معنا و مفهوم آب انبار :
آب اَنبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، برکه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آببندی شده و غالباً ساخته شده در پایینتر از سطح زمین که به منظور ذخیره آب آشامیدنی برای ایام کمآبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره شدن و گاه استفاده از آب خنک در تابستان، در شهرها، روستاها، دژها، مسیر راههای کاروانرو (در رباطها و کاروانسراها) و در دل کوهها ساخته شده است. این نوع مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران «آب انبار» (دانشنامه ایران و اسلام؛ گلزاری، 53؛ افسر، 219؛ افشار، 1/74، 100، 2/86، 665 ـ669؛ مخلصی، 215، 217، 218؛ آیت الله زاده شیرازی، 30ـ36) و در برخی نقاط چون بیرجند «انبار» ، حوض ، برکه ، منبع (نراقی، 307) و در دیگر شهرهای ایران با نامهایی چون مُرغِیْ و مُرغِک (در ساوه) وهَوْد، احتمالاً صورتی دیگر از حوض (در خندق و بیابانک) خوانده میشود. هلد با استناد به لسترنج نوشته است: «در منابع قدیم اسلامی به زبان عربی ظاهراً واژههای اصطخر یا برکه برای منبع یا مخزن سرپوشیده آب به کار رفته است» (ایرانیکا). چنین سخنی نه در کتاب لسترنج دیده شد و نه در ارجاعات او، و مأخذی دیگر نیز که واژه اصطخر را برای مخزن سرپوشیده آب (آب انبار) به کار برده باشد به دست نیامد. اما واژه برکه، چنانکه دیده شد، در منابع فارسی متأخرتر اسلامی دقیقاً به این معنی (آب انبار) بسیار به کار برده شده است. در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز به وجود این نوع مخازن با نامهای مَصْنَع (در مصر)، سردابه (در ترکمنستان)، خَزّان (در فلسطین)، حوض (در هرات) اشاره شده است (ناصرخسرو، 50، ایرانیکا؛ الموسوعه الفلسطینیه، 2/341؛ مایل هروی، 37)
تاریخچه:
انبارهای ذخیره آب در آغاز گودالهایی بود که خودبه خود از آب باران و سیلابها پر میشد. به تدریج بشر خود به انبار کردن آب در این گودالها پرداخت و سرانجام به ایجاد انبارهای آب در جاهای مورد نیاز خویش دست یازید. با پیشرفت تمدن روشهای ذخیره آب نیز تکامل یافت. در تمدنهای ایران، مصر و بینالنهرین آب را در آبانبارهای سرپوشیده غیرقابل نفوذی که از تبخیر شدن آب و آلودگی آن جلوگیری میکرد ذخیره میکردند. در کشورهای یونان و روم نیز از این شیوه برای ذخیره آب استفاده میشد (فرشاد، 217ـ 218) و تاریخ ایجاد برخی آبانبارها در فلسطین به دوران نَبَطیان باز میگردد (الموسوعه الفلسطینیه، 2/341)
در ایران از روزگاران کهن به علت کمبود آب در بخش عمدهای از این سرزمین، ارزش و اعتباری بسیار برای اب قائل بودند و ستایشگاههای بزرگی برای نیایش ایزد نگهبان آب، اَناهیتا (ناهید)، برپا داشته بودند (ورجاوند، 3) و آب انبار یکی از ساختمانهایی بود که از زمانهای بسیار دور برای تأمین و نگهداری آب به ویژه در مناطقی که به آب دائمی (چشمه و قنات) یا فصلی (باران) متکی بود ابداع شد و توسعه یافت.
یکی از کهنترین نمونههای آب انبار در ایران در کنار محوطه چُغازَنبیل، مربوط به هزاره 2قم و دوران شکوفایی تمدن ایلام، به دست آمده است (همو، 2)، ولی این اندازه اطلاعات و مدارک برای بررسی دقیق مصالح، ابزارها، سبک و روشهای معماری آبانبارها در این روزگاران کافی نیست؛ با این حال با اتکاء بر این آثار و رواج احداث قنوات، سدها و بندها در دوره اشکانیان و ساسانیان که میتواند بیانگر پیشرفت عمدهای در تکنیکهای ساختمانی باشد (ایرانیکا) و با عنایت به این نکته که معماری این نوع ساختمان جدا از اصول و روشهای ساختمانی دیگر بناها نبوده است، همچنین با توجه به این نکته مهم که عناصر و اصول به کار گرفته شده در معماری روزگاران نزدیک به عصر ما، حتی در عصر ما، میراثی از سنتهای کهن معماری این سرزمین است (ویلبر، ص «ژ») میتوان با احتیاط حدسهایی زد: مثلاً در این دوران ایجاد گنبد بر روی مقاطع مربع در اندازههای نسبتاً کوچک مقدور بوده است. از این روی میتوان تصور کرد که آبانبار در این روزگار با مخازن مکعب شکل و پوششهایی به صورت طاقهای چهارترک ساخته میشده است. همچنین با آگاهی از تکنیک ساختن گنبدها روی تُرُنبههای ساده (گوشوار) ساختن مخازنی با مقاطع شش و هشت ضلعی ممکن بوده است؛ اما از آنجا که ایجاد گوشههای متع66 در طرح مخازن باعث بروز مشکلاتی از جمله در آببندی و بالارفتن هزینه اجرا میشده احتمالاً از این نوع طرحها کمتر استفاده شده است. ماکسیم سیرو احتمال میدهد که آبانبارهای استوانهای و ستوندار از نواحی مجاور مدیترانه از طریق اسیران جنگی که در زمان ساسانیان به دست پادشاهان ایران اسیر میگردیدند اقتباس شده باشد (ص 234). در دوران حکومت اسلامی تأکید بر مسائل مربوط به بهداشت و طهارت باعث گردید که ساختن مخازن آب (حوض، آب انبار، خزینه حمامها) به عنوان یک عنصر اساسی در زندگی مسلمانان در مساجد یا در کنار و نزدیک آنها بیش از پیش متداول گردد و با تکامل و توسعه کشاورزی و تجارت در این دوران ساختن آب انبارها در روستاها و در مسیر جادههای کاروانرو گسترش یابد. همزمان با توسعه اسلام در کشورهای مختلف و گسترش مبادلات فرهنگی به برکت دین و حکومت مرکزی واحد، فنون ساختمانی تکامل بسیار یافت. ساختن مخازن استوانهای شکل در این دوران به علت پایین بودن نسبی هزینه ساختمان و مقاومت بیشتر بدنه آن در مقابل فشار آب در ایران رایج شد. شاید تکنیک ساختن گنبدهای دورچین به صورت کروی یا مخروطی نیز از همین دوران و به همین علت در معماری ایران ظاهر شده باشد. در این دوران با پدید آمدن شهرها و محلههای جدید آبانبارها بهسان عناصر مرکزیت دهنده در کنار مساجد، مدارس، بازارها و کاخهای دولتی قرار گرفت. نکته دیگری که از نظر تحول طرحهای معماری آبانبارها قابل ذکر است ساختن مخازن ستوندار به شیوه مغرب زمین برای بالا بردن ظرفیت نگهداری آب در آنها بوده است. پیدایش این فنون در معماری ایران نیز به دلیل نیاز به ایجاد فضاهای وسیع برای اجتماع مردم در یک محل برای عبادت بوده است. ساختن آب انبارهای ستوندار امکان میداد که از طاقهای کوتاه برای پوشش مخازن استفاده شود و در نتیجه سقف مخزن همکف زمین قرار گیرد و ایجاد بنای دیگری بر روی آن ممکن گردد. در این دوران به تدریج آبانبارها به صورت جزئی از یک مجموعه معماری به همپیوسته در آمد و معمولاً در کنار و همراه با مساجد و مدارس ساخته میشد.
نقش حیاتی آبانبارها در بافت شهرها:
به ویژه در شهرهای حاشیه کویر و منطقههای کمآب ایران، و تکامل طرح و شیوه ساختمان و بُعد هنری و تزییناتی آنها (به ویژه در سردرها و کتیبههای الحاقی بدانها) در دوران اسلامی چنان چشمگیر است که میتوان برخی از نمونههای این پدیده معماری را از لحاظ ارزشهای هنری، فرهنگی، فنی و تاریخی همسنگ برخی مساجد بزرگ، کوشکها، مقابر و دیگر آثار هنر معماری ایران اسلامی معرفی کرد و در بسیاری جایها بزرگترین و چشمگیرترین واحد معماری به شمار آورد، زیرا دیگر بناهای همگانی این نقاط در برابر آنها نمودی ندارد (ورجاوند، 2، )
یکی از کهنترین نمونههای آبانبارهای طاقدار «حوض عضدی» است که به فرمان عضدالدوله دیلمی (332ـ379ق/944ـ989م) در اصطخر فارس ساخته شد. به گفته ابن بلخی: «عضدالدوله به ریختگری روی آن دره برآورد مانند سدی عظیم و اندرون آن به صهروج [ساروج] و موم و روغن و… و بعد ماکی کرباس و قیر چند لابرلا در آن گرفتند و اِحکامی کردند کی از آن معظمتر نباشد… عمق آن هفده پایه است کی چون یک سال هزار مرد از آن آب خورند یک 1ایه کم شود و در میان حوض بیست ستون کردهاند از سنگ و صهروج و بر سر آن، سقف حوض پوشیده» (ص 156). همو به «دیگر حوضهای اب و مصنعها» در اصطخر اشاره کرده است (همانجا؛ مستوفی، 132). از این تاریخ تا دوره صفویان (907ـ 1135ق/1501ـ1723) و پس از آنکه ساختن آب انبار به عنوان کاری پسندیده توسط شاهان و فرمانروایان و نیکوکاران متداول میگردد به نمونههایی چند از آبانبارها که تاریخ بنای آنها مشخص است برمیخوریم: 1. در شهر مَرو در نزدیک مقبره محمد بن زید، آبانباری مربوط به سدههای 5 و 6ق/11 و 12م کشف شده است که مخزنی استوانهای به قطر 1/6 متر دارد و ظاهراً با دو منفذ پنجره مانند تهویه میشده است. پوشش آن به جای نمانده یا شاید اصلاً پوششی نداشته است؛ 2. آبانبار نزدیک رباط تحملج با گنبدی به قطر 17 متر و ارتفاع 8 متر و گنجایش 000،150 لیتر [؟] که از مقایسه آجرهای آن میتوان آن را متعلق به همین سدهها دانست (ایرانیکا، به نقل از پوگاچنکُوا، 244، 394)؛ 3. مصنعهای در یزد که در زمان شاه شجاع (765ـ786ق/1364ـ1384م) همچنان آباد و مورد استفاده اهالی و کاروانیان بوده است (کاتب، 47)؛ 4. حوض زَمْزَم در گازرگاه هرات که ظاهراً به فرمان شاهرخ پسر تیمور (807 ـ850ق/1404ـ1446م) ساخته شده (مایل هروی، 37، 41)؛ 5. تاریخ جدید یزد از آبانباری با تاریخ 845ق/1441م و آبانباری دیگر با تاریخ 854ق/1450م ذکری به میان آورده است (کاتب، 107، 157)؛ 6. آبانبار جنک در پشت مسجد جامع یزد متعلق به 878ق/1473م (افشار، 2/654)
به استثنای چند نمونه قدیمی دیگر، بیشتر آبانبارهای موجود در ایران مربوط به سدههای 10 و 11ق/16 و 17م و سدههای بعدتر است (نک : یادگارهای یزد؛ آثار تاریخی سمنان؛ آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز؛ کرمانشاهان ـ کردستان). در میان این آبانبارها برخی از ارزش والای معماری و هنری خاصی برخوردارند، مانند آبانبار حاج کاظم در محله مغلاوک قزوین با گنجایش 000،864،3 لیتر آب، 40 پله، 2 هواکش، سردری زیبا با قوس جناغی بلند، طاقنماهای متعدد و تزیینات کاشی با طرحهای هندسی و خط بنایی (مَعْقِلی) و دیگر ویژگیهای هنری (ورجاوند، 4). اخیراً برای حفظ و نیز به نمایش نهادن این نوع آبانبارها در داخل شهرها، از آنها به عنوان سالن غذاخوری (آبانبار سیداسماعیل در تهران)، چایخانه، تئاتر و موزه (تعدادی از آبانبارهای بندرعباس) استفاده میشود.
انواع:
آبانبارها را میتوان براساس شکل و طرز ساختمان مخازن و نوع پوشش آنها، عناصر به کار گرفته شده برای تهویه و تبرید آب، نوع دسترسی به مخازن و فضاهای ارتباط دهنده، نحوه آبرسانی به مخازن و همچنین از نظر تزیینات به کار رفته در آنها از یکدیگر متمایز ساخت. از این گذشته آبانبارها برحسب خصوصیات منطقهای و سلیقه سازندگان محلی سبکهای مشخصی دارند که میتوان آنها را از نظر گونهشناسی و سبکشناسی نیز بررسی کرد.
آبانبارهای خصوصی: آبانبارهای خصوصی (در خانههای شهری یا روستایی) عموماً در زیر ساختمان یا در زیر سطح حیاط ساخته میشوند. مخازن این آبانبارها معمولاً مکعب یا مکعب مستطیلاند و سقفی مسطح یا گهوارهای دارند. در این نوع آبانبارها اگر مخزن در زیر حیاط خانه ساخته شده باشد برداشت آب از آنها با دلو و از راه دریچهای که در سقف یا نزدیک به سقف تعبیه گردیده یا به وسیله تلمبه دستی انجام میگیرد؛ اما چنانچه مخزن در زیر قسمت مسکونی ساخته شده باشد، معمولاً دسترسی به آب از طریق «پاشیر» صورت میپذیرد. پاشیر اطاقکی است کوچک که تقریباً هم سطح با کف مخزن آب ساخته شده با شیری معمولاً برنجی برای استفاده از آب و گودالی کوچک (چالهای) در زیر شیر که فاضلاب را به چاه یا چاهکی منتقل میسازد و پلکانی که حیاط را به فضای پاشیر مرتبط میکند. این مخازن عموماً یک هواکش یا بادگیر برای تهویه دارند که تا بام خانه امتداد مییابد. گنجایش برخی از این آبانبارها برای تأمین آب مصرفی سه یا چهار سال یک خانه کافی است (سیرو، )
آبانبارهای عمومی: آبانبارهای عمومی در بیشتر جاها بناهای چشمدیر و بزرگیاند و سازندگان آنها پادشاهان، حکام، والیان یا مردان نیکوکار محلی بودهاند که هزینه آنها را از بیتالمال یا از اموال خویش پرداختهاند و برای استفاده عمومی در شهرها،روستاها، دژها، بیابانها و در میان راهها وقف یا واگذار کردهاند:
آبانبارهای شهری:
معمولاً در مراکز محلههای شهرها، در کنار اماکن مذهبی، آموزشی، رفاهی و تجاری ساخته میشدند. نمونههای بازمانده این آبانبارها نشان میدهند که اینها نسبت به انواع دیگر دارای ظرفیت بیشتری بوده و میتوانستهاند نیاز محلات پرجمعیت شهری را برای ماهها تأمین کنند. اهمیت حیاتی این بناها برای شهرها موجب میشد که در انتخاب نوع مصالح و کیفیت ساختمان آنها بسیار دقت شود و افزون بر بخشها و اجزاءِ ضروری، جلوخانهای بزرگ، سردر و کتیبه و هشتی، پلههای پهن، بادگیرهای بلند و همچنین تزیینات گوناگون برای آنها طرح و تعبیه گردد. از جمله معروفترین آبانبارها در تهران: آبانبار میدان سیداسماعیل، معیر، صاحب دیوان، بابانوذر، یوزباشی، سیدولی، امامزاده یحیی، رضاقلی خان، چهل تن و کوچه غریبان؛ در سمنان: آبانبار قلی و سرخه؛ در قزوین: آبانبار حاج کاظم و سردار؛ در مشهد: حوض لقمان، حوض میرزا ناظر، بالا کوچه و چهل پایه؛ در کاشان: آبانبار سید حسین صباغ و خان؛ در نائین: آبانبار مُصَلّی؛ در یزد: آبانبارهای مصلّی، عتیق بزرگ و کوچک؛ و در بیرجند: آبانبار حاجی ملک و عَمهعَمه (به فتح عین بدون تشدید) را میتوان نام برد (ستوده، مقاله منتشر نشده.)
آبانبارهای روستایی:
عموماً در میدانهای مرکزی روستاها ساخته میشدند با معماری بسیار ساده و مصالح موجود در محل و بیشتر فاقد تزیینات و پیرایهها. طرح مخازن این آبانبارها بیشتر استوانهای است. از نمونههای مطالعه شده آبانبارهای روستایی، آبانبار حاج سید حسین در آبادی خِتْک (خِدْک یا خَویدَک) و آبانبار دو راه در آبادی رحمتآباد در استان یزد (افشار، 1/222، 2/85 ـ86) را میتوان ذکر کرد.
آبانبارهای قلعهای:
بسیار ساده و اغلب به صورت حوضهای سرپوشیدهاند. مخزن آنها نسبتاً کوچک و عمیق است که به شکل چاهی مربع در قسمت مرکزی قلعه ساخته شده. برخی از آنها به نحوی با مجموعه بناهای قلعه ترکیب شده که میتوان آب باران را که بر روی بامها و صحن قلعه روان میشود، جمعآوری و در داخل انبار ذخیره کرد. آبانبار قلعه حسامآبادِ اسدآباد همدان (گلزاری، 91) و آبانبارهای قلعه گرماورِ سمام (ستوده، از آستارا تا استارباد، 2/340) به ویژه آبانباری مدور، کنده شده در سنگ خارا، با پلکانی سنگی که همه رشته پلکان نیز یکپارچه از سنگ بدنه جدارِ درونیِ آبانبار تراشیده شده، واقع در شهرک لافت جزیره قشم، و نیز آبانباری که با 33 ستون سنگی و به ساروج اندوده به وضعی غریب در طبقه دوم بنایی در جزیره هرمز ساخته شده قابل ذکرند (اقتداری، 695، 733ـ734، 764ـ 765، 769ـ770، 773). معماری آبانبارهای داخل کاروانسراها را میتوان تأثیر گرفته از آبانبارهای قلعهای دانست و در این گروه مطالعه کرد. اینها معمولاً به صورت حوضهایی سرپوشیده، در میان حیاط و بر روی محورهای اصلی کاروانسرا ساخته شدهاند با مخازنی نسبتاً کوچک و کمعمق. روی طاق این مخازن کاملاً مسطح است که از آن برای بارگیری کاروانها استفاده میشده است (سیرو، 229)
آبانبارهای میانراهی:
که غالباً در مسیر جادههای کاروانرو، در کنار کاروانسراها ساخته شدهاند، مخازنی استوانهای و پوششی گنبدی دارند. در برخی از آنها اطاقها و کلاهفرنگیهایی بر روی آبانبار برای استراحت مسافران و خواندن نماز ساخته شده است. از نمونه آبانبارهای میانراهی آبانبارهای حوض بلند و زیرِ زیراب بر سر راه یزد به مشهد، آبانبار حاجی حسین عطار در جاده قدیم یزد به تهران و آبانبار بُرِسّه یا بُرَسته در نزدیک تفت را میتوان نام برد (افشار، 1/187، 407،
آبانبارهای بیابانی: عموماً در میان بیابانهای خشک به منظور سیراب کردن دامها ساخته شدهاند. مخازن اینها عموماً چهارگوش ساخته شده و دیوارهایشان تا حدود 2 متر یا بیشتر از سطح زمین بالا آمده و به صورت اطاقکی روی آنها سقف زده شده است. در مورد این گروه آبانبارها مطالعه زیادی نشده است.
شیوه ساختمان و مصالح:
مخازن آبانبارها با توجه به بزرگی و کوچکی آنها به دو صورت ستوندار و بیستون و با مقاطع مربع، مربع مستطیل، هشت ضلعی و دایره ساخته شدهاند. ظرفیت متوسط آبانبارهای موجود در حدود 500،1 مـ 3 و قطر دهانه آنها در حدود 15 متر است. گنجایش آبانبارهای ستوندار گاه بالغ بر 000،3 مـ 3 و گاه بیشتر میشود (سیرو، 231، )
مخازن آبانبارهای کوهستانی را با قلم و چکش در دل سنگ کنده و سقف آنها را با طاق ضربی پوشاندهاند. گاهی نیز قسمتی از طاق،سنگ طبیعی کوه است که زیر آن را هلالی با قلم تراشیده و بقیه را با آجر سقف زده و به یکدیگر متصل کردهاند، مانند آبانبارهای عظیم گرد کوه دامغان (ستوده، مقاله منتشر نشده)، اما برای گودبرداری و ساختن مخازنی که در زمین نرم و در دشتها ساخته شده در ایران از دو روش استفاده گردیده است. شیوه رایج، گودبرداری کامل و روش دیگر که نسبتاً سادهتر و کمخرجتر است «ریختهای» نام دارد.
1. گودبرداری کامل:
در این روش پس از گودبرداری جای مخزن اصلی تا عمق پیشبینی شده، کف آن را شفته آهک میریزند و پس از سقف شدن کف، به چیدن دیوارهای مخزن با آجر یا سنگ میپردازند. برای استحکام بیشتر و غیرقابل نفوذ شدن مخازن از آجرهای خوب پخته شده استفاده میکنند و آنها را معمولاً قبل از به کار بردن در آب میزنند (زنجاب کردن) و در برخی جاها در محلول آب آهک فرو میبرند. ملاط آجرها یا سنگها نیز شفته آهک (ماسه آهک) است. پس از آنکه طاق را با آجر و گچ یا خشت و گچ یا سنگ و گچ زدند کف و بدنه را ساروج میکنند. غالباً آبانبارهای بزرگتر را با لایه مضاعفی از آجر و لایه دیگری از ساروج، با ترکیبی اندک متفاوت، میپوشانند. آبانبارهای کوچک کاروانسراها معمولاً با گنبدی از قلوهسنگهای ورقه شده پوشیده میشوند، این قلوهسنگها مانند آجر روی هم قرار میگیرند و بال میروند؛ ولی آبانبارهای بزرگ همیشه طاقی از گنبد دارند (سیرو، 227). برکههای بسیاری در حاشیه خلیجفارس با سنگ ساخته شده و طاق آنها را نیز با سنگ زدهاند، مانند برکه کاکا، طلایی، خَرَکی، شیخ، نیریز، شاکو و شکری در بندر لنگه؛ برکه رئیس حسن، گلهداری، عباس و بهزاد در بندعباس که قابل ذکرند. مصالح ساختمانی برکههای حاشیه جنوبی فارس و کرمان آجر و خشت است، بیشتر مخازن با آجر و بیشتر سقفها با خشت ساخته شده تا از انتقال حرارت به سطح آب جلوگیری شود (ستوده، مقاله منتشر نشده.)
2. روش ریختهای:
در این روش جای دیوارهای مخزن را به عرض معین و عمقی که آبانبار در پایان کار باید داشته باشد گودبرداری میکنند و داخل آن را تا نزدیک سطح زمین (درست مانند پیسازی در ساختمانها) شفته آهک میریزند و یکی دو هفته آن را رها میکنند تا اُفت لازم را بکند و کمی خشک و سفت شود. سپس محوطه میان این دیوارهای شفتهای را که خاک بکر و جای مخزن اصلی است گودبرداری میکنند و آنگاه به ساختن کف و ساروج کردن بدنه مخزن میپردازند. در پارهای جایها دیده شده که پس از آماده شدن دیوارها و پیش از گودبرداری قسمت داخل دیوارها، به زدن سقف پرداختهاند، زیرا چوب بست کردن داخل آبانبار برای زدن سقف مخازن آبانبارهای بزرگ با توجه به اندازه ابعاد آنها ساختن تعدادی ستون یا جرز در داخل مخزن ضروری است. نمونههای این ستونها و جرزها را در آبانبارهای ستوندار کاروانسرای مادرشاه، همچنین آبانبارهای حاکم هارون (با چهار جرز) و حاجی سید حسین صباغ در کاشان میتوان دید (شکل صفحه مقابل؛ سیرو، 229ـ232)
آبانبارهای عمومی را غالباً با طاق و گنبد میپوشانند و عموماً پوشش آبانبارهای بزرگ نیم کره و در برخی مناطق تخممرغی، مخروطی یا نزدیک به مخروط است و شیوه معمول طاقزنی به صورت دورچین. با این روش میتوان دهانههای تا حدود 20 متر و کمی بیشتر را پوشاند. گاه دهانه مخزن آن قدر بزرگ بوده که زدن گنبد بر آن غیرممکن میشده مانند برکه کَل (کچل) در کَراشِ لار که دو سه بار گنبدی که بر آن ساختند فروریخت و هنوز بیگنبد و کَل برجای است (ستوده، مقاله منتشر نشده.
آب رسانی:
آبانبارهایی که در مناطق کوهستانی، کوهپایهها و دشتها نزدیک به چشمهها یا مظهر قناتها ساخته شدهاند به وسیله مجرایی که از مظهر قنات یا چشمه به مخازن میپیوندد پر میشوند.
در بیشتر جایها کوشش میشود آب از طریق مجراهای زیرزمینی یا تنبوشهای به مخازن هدایت گردد. گاهی طول مسیر تنبوشهگذاری شده به چندین کیلومتر میرسد، مثلاً آبانبارهای عظیم گرد کوه دامغان از آب چشمه پیخار که در دو فرسنگی قلعه واقع بود پر میشد (ستوده، مقاله منتشر نشده). آبرسانی معمولاً در زمستان و پیش از جاری شدن سیل انجام میشود و حجم آب به وسیله دریچهای ویژه که در مسیر جریان آب قرار میگیرد تعیین میگردد. بیشتر آبانبارهای کنار راههای کاروانی از سیلابهای بهاری رودخانههای نزدیک به آنها پر میشود: خاکریزهای مورب در بستر رودخانه در هنگام خشکی میسازند و آب گرد آمده در پشت خاکریزها را به مجرایی که به آبانبار میپیوندد هدایت میکنند. بعضی از این مخازن یک مجرای خروجی در مقابل مجرای ورودی دارند که مازاد آب را از آبانبار به بیرون هدایت میکند. اگر مجرای خروجی کشش کافی نداشته باشد، آب در پشت خاکریز جمع میشود و پس از شکستن آن در بستر اصلی رودخانه جریان مییابد. در منطقه تایباد، سیلاب ابتدا به یک حوضچه وارد میشود و پس از آنکه رسوباتِ آن تا اندازهای تهنشین شد سر آب آن را به حوض انبارها میاندازند. در این صورت برداشت آب ابتدا از این حوضچه صورت میگیرد. در نواحی جنوبی ایران جویهای متعدد کوچکی در مسیر سیلابها ساخته میشود. آب باران در این جویها گرد میآید و به یک جوی بزرگتر که به آبانبار میپیوندد هدایت میشود. گاه در این مناطق سه چهار برکه نزدیک به هم به وسیله نهری به یکدیگر متصل شده است تا اگر آب از یکی سرریز کند به دیگری وارد شود. این نوع آبرسانی گاه در مناطق کوهستانی نیز انجام میگیرد (ستوده، مقاله منتشر نشده؛ بامداد، 24.)
برای دیدن پروژه های بیشتر مرمت ابنیه سایر کشور اینجا را کلیک کنید.
توجه :این فایل به صورت word قابل دانلود میباشد.
دانلود مستقیم از سایت معماری بنا:
دکمه بازگشت به بالا