57342970

پدر معماری سنتی ایران محمد کریم پیرنیا
پدر معماری سنتی ایران محمد کریم پیرنیا

«محمد کریم پیرنیا» که به‌علت پژوهش‌های فراوان و تألیفاتش در خصوص سبک‌شناسی و معماری اصیل

و سنتی ایرانی به «پدر معماری سنتی ایران» مشهور است، در سخنانی می‌گوید:

«شهر ما گنجینه هنر است، هر ویرانه‌اش دفتری است پر از زیبایی، که در برابر چشم شیفتگان هنر گشاده است».

محمد کریم پیرنیا
استاد «محمد کریم پیرنیا» در بیست و پنجم شهریورماه سال 1299 در  یک خانواده اصیل یزدی به دنیا آمد.

پدر استاد، میرزا صادق خان نائینی از طبیبان حاذق و شیمیدانان نامی و از خوشنویسان و هنرمندان چیره‌دست نائین و یکی از قرآن‌نویس‌های مشهور ایران بود که یک مدت در نائین و برای مدتی هم درسوئیس درس خوانده بود .

دوران کودکی
استاد در دوران کودکی، پیش از این‌که به مکتبخانه برود پیش پدرش درس می‌خواند و مادرش هم به او قرآن یاد می‌داد و از همین‌رو، بدون رفتن به مکتبخانه، راهی دبستان اسلام یزد می‌شود. در سال 1316 دوران دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر آغاز به کار کرد و در رشته علمی موفق به دریافت مدرک متوسطه( دیپلم) شد.

خلق آثار از همان کودکی
استاد از دوران کودکی به هنر و معماری ایران – اسلامی  علاقه داشتند.  خود استاد در خاطراتش می‌گوید:

به خاطر دارم که در سنین کودکی و زمانی که در یزد سکونت داشتم(سالهای 1314 و 1315 شمسی )، هوا که گرم می‌شد مردم باغ‌هایی اجاره می‌کردند و ایام تابستان را در همان باغ‌ها می‌ماندند.

ما هم برای فرار از گرما به باغی که توسط پدر بزرگم  اجاره می‌شد می‌رفتیم

(پدر بزرگ استاد، میرزا احمد خان، والی حکومت نایین بودند). در یکی از تابستان‌ها و در عالم بچگی

در قنات باغ، کنار جوی آب ، چاهی درست کردم و به تقلید از قناتهای یزد ، با درست کردن چند پشته،

آب را به بالا کشاندم و به قول مقنی‌ها ، آب آفتابی شد.

در آنجا باغ و خیابانی درست کردم و به جای درخت، عدس کاشتم و با قوطی کبریت شروع به خشت زدن کردم

و با همین خشتها استخری درست کردم. به قدری این عمل من مورد توجه قرار گرفت که مردم برای تماشای آن می‌آمدند. اواخر تابستان هم که ما باغ را ترک کردیم، صاحب باغ اطراف مزرعه‌ای را که من ساخته بودم، خاکریز کرد تا آن را از بین نبرد.

خلاصه طوری بود که علاوه بر بچه‌ها، بزرگترها هم از این کار من‌ خوششان آمده بود.

قبولی در رشته معماری
استاد، پس از اتمام دوران دبیرستان و بعد از فوت پدرشان برای ادامه تحصیل به تهران رفتند و در کنکور اولین دوره «دانشکده هنرهای زیبا» و در رشته معماری قبول شدند.

استاد زمانی که دانشجو بود در شرایطی درس می‌خواند که کار معماری در ایران تازه آغاز شده بود و در واقع اولین نسل معماران ایران را در آن هنگام می‌توان حساب کرد.

اما بعداً ایشان دانشکده معماری را ترک کرده و وارد اجتماع می‌شوند و شخصاً به پژوهش و تحقیقات گسترده در معماری ایرانی و همه زمینه‌های وابسته به آن پرداختند.

ایشان به جای این که به تحصیلات کلاسیک در دانشکده مشغول بشوند به کار می‌پردازند و وارد کارگاه‌های معماری و مرمت می‌شوند و در نتیجه همین اشتغال، تجربیاتی را از استادکاران سنتیو معماران سنتی و سایر دست‌اندرکاران در سطح مملکت جمع‌آوری می‌کنند .

ترک دانشکده به دلیل علاقه به معماری ایرانی
خود استاد در خاطراتشان نقل می‌کنند که : موضوعی که موجب شد من دانشکده را ترک کنم این بود که من از کودکی به معماری ایران بسیار علاقمند بودم، از همین‌رو به دانشکده هنرهای زیبا رفته بودم،

اما بعد از مدتی متوجه شدم که آن چیزی که من دنبال آن هستم، در دانشکده نیست.

در دانشکده این فکر حاکم بود که معماری ایرانی دست یک عده بی‌سواد است و سعی آن‌ها بیشتر این بود که معماری مدرن را جایگزین معماری ایران کنند.

یعنی به طور کلی در دانشکده هنرهای زیبا، معماری ایرانی جایی نداشت.

استادی همه فن حریف
استاد کاملاً مصداق انسان‌هایی بود که به «چندین، هنر شهره آفاق گشته‌اند»

و بی‌گمان این ارث را از پدر ارجمندش داشت که خوشنویس و نقاش و هنرمند بود.

هنگامی که به نوشته‌ها و سخنان این هنرمند وارسته و بی‌ادعا دقت شود،به میزان احاطه او به هنرهای موسیقی ،

نقاشی، خوشنویسی می‌توان واقف شد. آنگاه که در یکی از سخنرانی‌های خود می‌گوید:

«میدان نقش جهان موسیقی ایرانی است، شامل پیش در آمد، درآمد و تصنیف»

و زمانی هم سی و سه پل اصفهان را «سوئیت شهرزاد» نامیده بود.

شعر و ادبیات نیز قلمرویی بود که استاد از همان نوجوانی به آن گرایشی شدیدی داشت، چونان که اردشیر خاضع از سخنوران یزد می‌نویسد: «بسیار خوش قریحه و برازنده است و در سن شانزده – هفده طبعی آتشین و اشعاری دلنشین دارد و تخلص او پروین است» .

تاریخ دانی و آشنایی کامل استاد با زبان عربی و قرآن
استاد علاوه‌بر اطلاعات ذیقیمتی که در زمینه‌های مختلف هنر و معماری ایرانی داشتند، به تاریخ، به ویژه تاریخ ایران و اسلام آشنا بوده‌اند و به موسیقی، شعر، ادبیات و زبان‌های عربی و عبری احاطه داشتند. ایشان زبان فارسی پهلوی را به خوبی می‌دانستند و با خط میخی نیز آشنا بودند. آشنایی استاد به زبان عربی و قرآن در حدی بود که گاه به قاریانی که قبل از صحبت‌های ایشان قرآن تلاوت می‌کردند، تذکراتی می‌دادند.

آغاز کار پدر معماری سنتی ایران
 نخستین کار رسمی استاد پیرنیا از سال 1332 تا 1344 در وزارت فرهنگ، با ساخت بیش از 300 مدرسه ارزان قیمت

در تهران وشهرستان‌ها، از محل پنج درصد درآمد شهرداری آغاز شد که با این کار طرحی نو

در نظام مدرسه‌سازی ایران ایجاد شد. طرح این مدارس بعدها از طرف یونسکو

به‌عنوان نمونه مدارس ارزان قیمت، برای کشورهای جهان سوم معرفی شد.

استاد در سال 1344 به‌علت علاقه‌ای که به هنر داشت، به وزارت فرهنگ و هنر رفت و

در آنجا معاونت اداره‌کل بناهای تاریخی را عهده‌دار گردید و پس از تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی

به‌عنوان معاون فنی تا سال 1365 مشغول به کار شد .

پدر معماری سنتی ایران
احیای مسجد کبود، احیای سردر باغ فین، تعمیر مسجد جامع ورامین، مرمت سردر شاه عبدالعظیم،

احیای باغ دولت‌آباد یزد، بازسازی مسجد فهرج و ایوان سید رکن‌الدین در یزد از فعالیت‌های

پیرنیا در زمینه احیا و مرمت آثار ارزشمند معماری ایران است.

پس از آن مقام عضویت افتخاری فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نصیب او شد

و به پاس خدمات ارزنده و ماندگار استاد در طول شصت سال زندگی علمی، هنری و تلاش در راه بازشناسی

جلوه‌های اصیل هنر معماری ایران و آشنایی نسل نو با توانائی‌های هنرمندان ایرانی در طول تاریخ

و خدمات بی‌ریا و خالصانه به جامعه معماری ایران، از سوی دانشگاه تهران موفق به

دریافت دکترای افتخاری رشته معماری شد .

سالهای پایانی عمر
استاد “محمد کریم پیرنیا”در سال‌های پایانی عمر که ضعف و سستی بی‌اندازه برایشان چیره شده بود، به عشق  دوستداران هنر و معماری، پای به کلاس درس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران می‌گذاشت و می‌گفت: «دانشجویان بی‌اندازه به معماری علاقه نشان می‌دهند و من روزی را که قرار بود به سر کلاس بروم، فی‌الواقع عید می‌دانستم، چون استقبال دانشجویان تا به حدی بود که به گریه‌ام  می‌انداخت».

سرانجام این دانشمند فرزانه در تاریخ نهم شهریورماه سال 1376 پس از طی یک بیماری چند ماهه

و پشت سر گذاشتن 75سال عمر پر برکت ، از این سرای ناپایدار به دیار جاوید رخت بر بست

و چنان که خود خواسته بود پیکرش به یزد آورده شد و در روز 12/6/1376 با شکوهی بی‌مانند از محل میدان امیر چقماق تا مصلای صفدرخان از سوی مردم قدردان یزد تشییع شد و پس از اقامه نماز برای خاکسپاری بر دوش مردم یزد به دانشکده معماری دانشکده یزد، جایی که روزی استاد فرمود:

«کاش پیری می‌گذاشت تا من هم در انجمن هنر دوستان، زادگاه هنر پرور خودگوشه‌ای می‌یافتم، آن هم در دانشکده‌ای که روزگاری دراز آرزوی بر پایی آن را داشتم»،  انتقال داده شد

پدر معماری سنتی ایران

ممنون از نگاه زیباتون:تیم معماری بنا
مطالب مشابه:
دانلود پاورپوینت معرفی معمار ایرانی بهرام شیر دل
دانلود پاورپوینت رایگان معرفی معمار ایرانی حسین امانت
دانلود پاورپوینت معرفی معماران گیسو و مژگان حریری
دانلود پاورپوینت معرفی معماران هرزوگ و دمورن
دانلود فایل بیوگرافی و معرفی آثار معمار ایرانی هوشنگ سیحون
دانلود پاورپوینت درونگرایی در معماری ایرانی
دانلود پاورپوینت معرفی کامل معماران معاصر ایران
دانلود فایل معماری معاصر ایران از نگاه میرمیران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

دکمه بازگشت به بالا