ﻣﻘﺪﻣﻪ:ﻧﻤﺎدﭘﺮدازی در ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ
از ﻣﻨﻈﺮ ھﺴﺘﯽ ﺷﻨﺎﺳﯽ اﺳﻼﻣﯽ، ھﺴﺘﯽ از ﻋﻮاﻟﻢ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ای ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ در ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎده و طﺒﯿﻌﺖ، و در ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ آن، ذات اﻟﮫﯽ وﺟﻮد دارد. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن،
ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺜﺎل ﯾﺎ ﻣﻠﮑﻮت ﻗﺮار دارد. ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎوری ﻣﻌﻨﺎی ھﺮ ﭼﻪ در ﻋﺎﻟﻢ ﺧﺎﮐﯽ دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد را در ﻋﻮاﻟﻢ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ. از اﯾﻦ ﻣﻨﻈﺮ ھﺮ ﭘﺪﯾﺪه ای در ﻋﺎﻟﻢ طﺒﯿﻌﺖ، ﺳﺎﯾﻪ و ﺗﺼﻮﯾﺮی از
ﺣﻘﯿﻘﺘﯽ در ﻋﻮاﻟﻢ ﺑﺎﻻﺗﺮ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ، وﺟﻮد ھﺮ ﺷﯽء، در ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎده، آﯾﻪ، ﻧﻤﺎد و ﻧﺸﺎﻧﻪ ای از وﺟﻮدی ﻋﻈﯿﻢ ﺗﺮ در ﻋﻮاﻟﻢ ﺑﺎﻻﺗﺮ اﺳﺖ و ھﺮ ﺟﺰء از ﻋﺎﻟﻢ طﺒﯿﻌﺖ، ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ آﯾﯿﻨﻪ
ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﻔﺘﯽ از ﺻﻔﺎت ﺧﺪاوﻧﺪ را ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﻧﮕﺮش آﯾﻪ ای ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ طﺒﯿﻌﺖ در ھﻨﺮ و ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎزﺗﺎب ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﻣﻌﻤﺎران ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﻪ روش ھﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ
ﺗﺼﻮﯾﺮﮔﺮی ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻠﮑﻮت ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﻧﺪ. ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﺎغ ﺑﮫﺸﺖ، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻌﻨﺎی ﻧﻤﺎدﯾﻦ آﯾﯿﻨﻪ آب و ﻧﻘﺶ ﻧﻮر، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی رﻧﮓ ھﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن و اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻘﺶ ﻧﻤﺎدﯾﻦ اﻋﺪاد در
ھﻨﺪﺳﻪ ی ﺑﻨﺎ و آراﯾﻪ ھﺎ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ھﺎﯾﯽ از اﯾﻦ دﺳﺖ اﻧﺪ. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﻣﯽ ﺗﻮان اﺳﺎس ﻧﻤﺎدﭘﺮدازی در ﻣﻌﻤﺎری دوران اﺳﻼﻣﯽ را ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ ﻣﻔﮫﻮم آﺛﺎر ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی آن ھﺎ در ﻋﺎﻟﻢ
ﻣﺜﺎل داﻧﺴﺖ.
در ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ، اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ دو روش ﮐﻠﯽ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد. روش ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺤﺴﻮس ﮐﺮدن ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺜﺎل» ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ روش ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﻮﺟﻮد در ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺜﺎل ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻞ درک
ﺑﺎ ﺣﻮاس ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ اﯾﻦ ﺟﮫﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻣﺨﺎطﺐ اراﺋﻪ ﻣﯽ ﮔﺮدد. اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﺎغ ﺑﮫﺸﺖ، ﻧﻤﻮد آﯾﻨﻪ، اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﺎﯾﻪ و ﻧﻮر ﻧﻤﻮﻧﻪ ھﺎی اﯾﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮﺳﺎزی زﻣﯿﻨﯽ از ﺑﮫﺸﺖ ﻣﺜﺎﻟﯽ
ھﺴﺘﻨﺪ. روش دﯾﮕﺮ ﮐﻪ روﺷﯽ ﻣﺘﻌﺎﻟﯽ ﺗﺮ و رﻣﺰآﻟﻮدﺗﺮ اﺳﺖ، «ﻋﺮوج اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺜﺎل» ﯾﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮ رﻓﺘﻦ از ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺤﺴﻮﺳﺎت اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺗﻌﻘﻞ ﻣﯿﺴﺮ ﻣﯽ ﮔﺮدد. ﺗﻔﮑﺮ ﻋﻘﻼﯾﯽ در
اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺟﺴﺖ و ﺟﻮی رواﺑﻂ دروﻧﯽ و ذھﻨﯽ ﻣﯿﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻌﻤﺎری اﺳﺖ.(۱) اﺳﺎس ﭼﻨﯿﻦ روﯾﮑﺮدی را ﻣﯽ ﺗﻮان در ﻧﻘﺶ ﻧﻤﺎدﯾﻦ اﻋﺪاد داﻧﺴﺖ ﮐﻪ در اداﻣﻪ ﺗﺸﺮﯾﺢ
ﻣﯽ ﺷﻮد.
دانلود از سایت معماری بنا:
دکمه بازگشت به بالا