معماران معروف
پاورپوینت معرفی معمار هوگو آلوار هنریک آلتو
در دهکده ی کورتان در جنوب شرقی بوسنی متولد شد ، پدری نقشه بردار داشت ، انضباط را از او و خلاقیت و سرزندگی را از مادرش به ارث برد .
در خانواده ای که عاشق طبیعت و جنگل و دشت بودند . آنها زندگی را در مرکز چشم انداز دریاچه ای در فنلاند شروع کردند به نام «آتن فنلاند» . آلتو جوانی خلاق بود و نقاش قابلی محسوب می شد او پرتره هایی از اعضای خانواده می کشید و متن های کوتاه می نوشت و به تئاتر و سینما علاقه داشت .
پس از تعلیمات نقاشی به آموختن پیانو پرداخت . او تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه گرامر فرا گرفت ، او که اکنون استاد عضو آکادمی فنلاند است در سال ۱۹۵۸ در سخنرانی خود در مورد عامل را آلودی به نام فرهنگ و تأثیرات آن تأکید ورزید . او پس از اتمام تحصیلاتش به کارآموزی زیر نظر معماری به نام سالرو (Salervo) پرداخت . بعداز قبولی در دانشگاه به مؤسسه تکنولوژی هلسینکی رفت .
دو معلم آلتو به نام های یوسکونیستروم(Usko Nystrom) و آرماس لینگرن (Armas Lingren) پایه های اصلی تحصیل او را بنا نهادند :
یوسکو در دیدگاه او در زمینه معماری قدیمی و قرون وسطی و لینگرن در زمینه معماری مدرن و فرضیه ساختمان و ساخت وساز او را همراهی کردند .
در سال ۱۹۲۳ دفتر معماری خود را با نام « دفتر آلوارآلتو برای هنر معماری و بناهای یادبود » تأسیس کرد .
او پس از آشنایی با آسپلوند ، اسون مارکلیوس شروع به کشیدن طرحی برای ساختمان روزنامه ترن ساناموت نمود .
آسایشگاه مسلولین پایمیو (Paimio) بنای مهمی است که باعث شد آلتو در میان معماران زمان خود ، به « کارکرد گرا » معروف شود .
در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد .
آلتو در کنار طراحی بناهای خود در مسابقه های اثاثیه ساختمان هم شرکت می کرد در طراحی مبلمان اتوکورنهن به طراحی ۴ پایه ای با سه پایه ی L شکل پرداخت این ۴ پایه به میلیون ها نفر فروخته شد .
در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .
او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد. او سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن ب محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . اولین ساختمان رسمی آلتو در هلسینکی ، و روی به سمت فرودگاه در خیابان ارتوجا است . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در مساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .
در سال ۱۹۲۷ طی سخنرانی خود گفت : شکلهای جدید وقتی جدید نیست ، توسعه نمی یابند .
در سال ۱۹۳۵ به عقیده اصلی و رای کارکردگرایی حمله کرد و هشدار داد : معماری احاطه ی محیط زندگی انسان نیست ، معماری بعدها در محیط هایی در همان زمان توسعه می یابد و نتایج یک جانبه و مصنوعی به دست نمی آید.
معماری منظم شاهکار او ویلای مایرآ بود : شکل رمزی که تعریف را دربرمی گیرد . او معتقد بود : ساختمانهای عمودی در جامعه باید مثل اندام های حیاتی در بدن انسان باشند «وکنِه» احساسی دارم که موقعیتهای زیادی در زندگی وجود دارد که در ان سازماندهی خیلی بی رحم است . وظیفه معمار زندگی دادن به ساختارهای حساس تر است .
روانی و آزادی فرم
از نظر تنوع در کار و نوآوری و ابتکار باید وی را معماری طراز اول به شمار آورد و موثر بر جریان مدرنیسم دانست . از این گذشته ، و مهمتر ، باید متوجه بود بذری که وی در عرصه مدرنیسم کاشت در روزگار پست مدرنیسم بارور شد . پاره ای از دلایل محبوبیت آلتو را در میان معماران نسل جوان باید به این نکته اسناد داد .
اگر یکی از مشخصات پست مدرنیسم آزادی فرم و آزادی در عدول از اصول مدرنیسم باشد ، آلتو را به حقیقت باید معماری پست مدرنیست خواند . البته وی در استفاده از آزادی فرم تا بدانجا پیش نرفت که همانند برخی از پست مدرنیستهای کنونی به اقتباس از فرمهای گذشته نیز پردازد . وی نیز مانند سایر مدرنیستها ، اقتباس فرمها و سبکهای گذشته را گناهی نابخشودنی می دانست ؛ ولی در پی همین آزادی ، آلتو گاه پاره ای از اصول مدرنیستها را زیر پا گذاشت و روی هم رفته پاره ای از آثار وی ، علی رغم نوآوری ، سنگینی آثار قبل از مدرن را به ذهن القاء می کند.
در استفاده از محصولات صنعتی در معماری ، به شیوه ای هنرمندانه و آزاد « آلوارآلتو» زبردست ترین معمار معاصر است . درچند ده سال اخیر توجه معماری معاصر معطوف به این شده که وحدتی بین معماری و زندگی به وجود آورد . «آلوار آلتو» از جوانترین معماران معاصر است که به این امر توجه خاص مبذول داشته است .
وحدت بین زندگی و معماری
قبل از «آلتو» ، « فرانک لویدرایت » طرح هایی برای خانه ها آفرید که انگاری از دشت های وسیع سرزمین آمریکا مایه می گرفتند. در این خانه ها همه چیز برای آسایش زندگی به معنی واقعی کلمه طرح شدند و به این دلیل در اختلافی آشکار با آسمان خراش هایی بودند که به هنگام جوانی «رایت » ، یکی پس از دیگری سر به آسمان بر می داشتند.
اما راهی که معماران نوآور اروپایی پیش گرفتند تا خود را از تقید گذشته که مقبول عامه بود برهانند راهی بس مشکل تر بود. در این قاره معماری چندان محو تقلید گذشته بود که یافتن راهی مستقیم ، به آسانی میسر نبود و چاره آن بود که زوائد حذف گردند و فقط عوامل اساسی که از عصر جدید مایه می گرفتند ـ مانند اسکلت آهنی و یا بتنی ـ محفوظ نگاه داشته شوند.
زندگی نامه آلوار آلتو
در دهکده ی کورتان در جنوب شرقی بوسنی متولد شد ، پدری نقشه بردار داشت ، انضباط را از او و خلاقیت و سرزندگی را از مادرش به ارث برد .
در خانواده ای که عاشق طبیعت و جنگل و دشت بودند . آنها زندگی را در مرکز چشم انداز دریاچه ای در فنلاند شروع کردند به نام «آتن فنلاند» . آلتو جوانی خلاق بود و نقاش قابلی محسوب می شد او پرتره هایی از اعضای خانواده می کشید و متن های کوتاه می نوشت و به تئاتر و سینما علاقه داشت .
پس از تعلیمات نقاشی به آموختن پیانو پرداخت . او تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه گرامر فرا گرفت ، او که اکنون استاد عضو آکادمی فنلاند است در سال ۱۹۵۸ در سخنرانی خود در مورد عامل را آلودی به نام فرهنگ و تأثیرات آن تأکید ورزید . او پس از اتمام تحصیلاتش به کارآموزی زیر نظر معماری به نام سالرو (Salervo) پرداخت . بعداز قبولی در دانشگاه به مؤسسه تکنولوژی هلسینکی رفت .
دو معلم آلتو به نام های یوسکونیستروم(Usko Nystrom) و آرماس لینگرن (Armas Lingren) پایه های اصلی تحصیل او را بنا نهادند :
یوسکو در دیدگاه او در زمینه معماری قدیمی و قرون وسطی و لینگرن در زمینه معماری مدرن و فرضیه ساختمان و ساخت وساز او را همراهی کردند .
در سال ۱۹۲۳ دفتر معماری خود را با نام « دفتر آلوارآلتو برای هنر معماری و بناهای یادبود » تأسیس کرد .
او پس از آشنایی با آسپلوند ، اسون مارکلیوس شروع به کشیدن طرحی برای ساختمان روزنامه ترن ساناموت نمود .
آسایشگاه مسلولین پایمیو (Paimio) بنای مهمی است که باعث شد آلتو در میان معماران زمان خود ، به « کارکرد گرا » معروف شود .
در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد .
آلتو در کنار طراحی بناهای خود در مسابقه های اثاثیه ساختمان هم شرکت می کرد در طراحی مبلمان اتوکورنهن به طراحی ۴ پایه ای با سه پایه ی L شکل پرداخت این ۴ پایه به میلیون ها نفر فروخته شد .
در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .
او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد. او سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن ب محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . اولین ساختمان رسمی آلتو در هلسینکی ، و روی به سمت فرودگاه در خیابان ارتوجا است . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در مساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .
در سال ۱۹۲۷ طی سخنرانی خود گفت : شکلهای جدید وقتی جدید نیست ، توسعه نمی یابند .
در سال ۱۹۳۵ به عقیده اصلی و رای کارکردگرایی حمله کرد و هشدار داد : معماری احاطه ی محیط زندگی انسان نیست ، معماری بعدها در محیط هایی در همان زمان توسعه می یابد و نتایج یک جانبه و مصنوعی به دست نمی آید.
معماری منظم شاهکار او ویلای مایرآ بود : شکل رمزی که تعریف را دربرمی گیرد . او معتقد بود : ساختمانهای عمودی در جامعه باید مثل اندام های حیاتی در بدن انسان باشند «وکنِه» احساسی دارم که موقعیتهای زیادی در زندگی وجود دارد که در ان سازماندهی خیلی بی رحم است . وظیفه معمار زندگی دادن به ساختارهای حساس تر است .
روانی و آزادی فرم
از نظر تنوع در کار و نوآوری و ابتکار باید وی را معماری طراز اول به شمار آورد و موثر بر جریان مدرنیسم دانست . از این گذشته ، و مهمتر ، باید متوجه بود بذری که وی در عرصه مدرنیسم کاشت در روزگار پست مدرنیسم بارور شد . پاره ای از دلایل محبوبیت آلتو را در میان معماران نسل جوان باید به این نکته اسناد داد .
اگر یکی از مشخصات پست مدرنیسم آزادی فرم و آزادی در عدول از اصول مدرنیسم باشد ، آلتو را به حقیقت باید معماری پست مدرنیست خواند . البته وی در استفاده از آزادی فرم تا بدانجا پیش نرفت که همانند برخی از پست مدرنیستهای کنونی به اقتباس از فرمهای گذشته نیز پردازد . وی نیز مانند سایر مدرنیستها ، اقتباس فرمها و سبکهای گذشته را گناهی نابخشودنی می دانست ؛ ولی در پی همین آزادی ، آلتو گاه پاره ای از اصول مدرنیستها را زیر پا گذاشت و روی هم رفته پاره ای از آثار وی ، علی رغم نوآوری ، سنگینی آثار قبل از مدرن را به ذهن القاء می کند.
در استفاده از محصولات صنعتی در معماری ، به شیوه ای هنرمندانه و آزاد « آلوارآلتو» زبردست ترین معمار معاصر است . درچند ده سال اخیر توجه معماری معاصر معطوف به این شده که وحدتی بین معماری و زندگی به وجود آورد . «آلوار آلتو» از جوانترین معماران معاصر است که به این امر توجه خاص مبذول داشته است .
وحدت بین زندگی و معماری
قبل از «آلتو» ، « فرانک لویدرایت » طرح هایی برای خانه ها آفرید که انگاری از دشت های وسیع سرزمین آمریکا مایه می گرفتند. در این خانه ها همه چیز برای آسایش زندگی به معنی واقعی کلمه طرح شدند و به این دلیل در اختلافی آشکار با آسمان خراش هایی بودند که به هنگام جوانی «رایت » ، یکی پس از دیگری سر به آسمان بر می داشتند.
اما راهی که معماران نوآور اروپایی پیش گرفتند تا خود را از تقید گذشته که مقبول عامه بود برهانند راهی بس مشکل تر بود. در این قاره معماری چندان محو تقلید گذشته بود که یافتن راهی مستقیم ، به آسانی میسر نبود و چاره آن بود که زوائد حذف گردند و فقط عوامل اساسی که از عصر جدید مایه می گرفتند ـ مانند اسکلت آهنی و یا بتنی ـ محفوظ نگاه داشته شوند .
مسئله دیگر برای معماران معاصر اروپایی حذف تجمل پرستی طبقات ثروتمند در معماری بود . این کار به برنامه ای دقیق و منظم احتیاج داشت و می بایست براصالت فن ساختمان تأکید و ابرام شود . از همین رو می بینیم که نوآوری های «والتر گرپیوس » در حدود سال ۱۹۱۳ در طرح خانه ها بروز نمی کند ، بلکه در طرح کارخانه ها و ساختمان ها ساده که توجهی به آن نمی شد آشکار می گردد.
در حدود سال ۱۹۲۰ « لوکربوزیه» براساس تصور فضایی جدید برای چند خانه طرح ریخت و از وسائلی که فن ساختمان جدید (فی المثل اسکلت بتن مسلح ) فراهم آورده بود به راه های هنرمندانه ای که پس از ظهور نقاشی کوبیسم به وجود آمد استفاده کرد .
در این زمان همانگونه که نقاشانی مانند « ژان میرو» و «پلی کلی » که به شیوه ای آزاد و طبیعی کار می کردند شهرت یافتند در معماری نیز توجه معطوف به فرم های «آزاد» و ارگانیک گشته بود. هنوز قرن بیستم به دهه سومین خود نرسیده بود که «لوکربوزیه» در پاویون «لسپری نوو» در پاریس ، اشیائ طبیعی مانند سنگ ، گوش ماهی و ریشه های گران پیکر درختان را در کنار فرآورده های صنعتی مانند لیوان ، بطری و وسائل آزمایشگاه که به مدد تجربه و فن بشر شکلی «استاندارد » یافته بودند به معرض تماشا گذاشت . امروز این امر طبیعی به نظر می رسد و ما به دیدار فرم های طبیعی در کنار فرم هایی که زاده طبع بشر است خو گرفته ایم ؛ اما آن روز وضعیت دیگر گونه بود.
اگر چه این نوآوری در معماری معاصر در حدود سال ۱۹۳۰ آغاز گشت اما به هیچ روی ارتباطی با مکتب فکری نازی ندارد که آن نیز در این زمان نضج می گرفت و ظاهری انقلابی داشت ، اما در واقع ادامه ای از کهنه پرستی گذشته بود.
پس از سال ۱۹۳۰، قدر چوب که از دیر زمان استفاده از آن معمول بود و در دوران اخیر فقط در صنعت بکار می رفت دوباره شناخته گشت و همراه آهن و بتن از مصالح اصلی معماری شد .
جنگل های فنلاند و ازدیاد چوب در این کشور موجب شد که «آلتو» با چشمی بینا امکانات این ماده را کشف کند و چون شیمیستی که به خواص چوب وارد باشد ، آن را به استادی هنرمندانه ای در معماری به کار برد ؛ به قسمی که اکنون هرجا استفاده از چوب در معماری مطرح شود نام «آلتو» به یاد می آید . همچنان که روح اسپانیا در کارهای «پیکاسو» و یا روح ایرلند در «جیمزجویس» مصور است ، تأثیر فنلاند همه جا در کارهای «آلتو» مرئی است و قدرتی که طرح های وی از آن برخوردار است از این کشور مایه می گیرد .
یکی از جنبه های اصیل هنر جدید این است که معرف محیطی باشد که هنرمند در آن پرورش یافته است . اما نباید فراموش کرد که در هنر جدید حد بین فضا و زمان ، مرز میان کشورها و تفاوت میان گذشته و آینده از میان رفته است . هنرمند جدید از جهان بینی برخوردار است که شامل عصر ما ، سراسر جهان و تمام تاریخ می شود . «ژرژ براک» در این باره جمله ای دارد که نقل آن در اینجا مناسب است : « آینده ادامه گذشته است و تابع شرایط زمان حال » .
فنلاند مجموعه ای از دریاچه ها و جنگلها است و دیدار آن آغاز افسانه آمیز آفرینش را که خاک و آب از یکدیگر خلق گشتند بیاد می آورد . فنلاند سرزمینی وسیع و دیار تنهایی است . مساحت این کشور نسبت به جمعیت آن بسیار است و اگرچه ده براب رخاک سوئیس وسعت دارد جمعیت آن به اندازه جمعیت کشور سوئیس است . مس و الوار و آب ، «منابع » طبیعی این کشور را تشکیل می دهند و از این مزیت برخوردار است که ده هزار دریاچه آن با چهار یا پنج راه آبی به یکدیگر متصل می شوند ـ برخلاف روسیه که فقط به دریای یخ بسته شمال ارتباط دارد ـ و به دریای آزاد در جنوب و غرب این کشور راه می یابند.
مهمترین ماده خام در فنلاند چوب است . درختان در ماه های تابستان بریده می شوند و شش ماه در جنگل باقی می مانند تا خشک شوند و سپس از طریق دریاچه ها و رودخانه ها با طی صدها کیلومتر و در مدت یکسال از شمال به جنوب این کشور می رسند تا در آنجا در کارخانه های سلولزسازی که در مصب رودخانه ها تأسیس گشته اند به خمیر کاغذ تبدیل شوند.
معماری فنلاند قبل از ۱۹۳۰
اندکی قبل از جنگ جهانی اول ، کشورهای اروپای مرکزی و کشورهای اسکاندیناوی ، از جمله فنلاند در نتیجه سال ها آرامش و صلح از موفقیت و ترقی برخوردار بودند . کوشش معماران فنلاندی دراین زمان برای ساختن بناهایی که از محیط و رنگ فنلاند مایه گرفته باشد بخوبی محسوس است .
از جمله این معماران باید از «لارس سنک » نام برد که بی تردید از چیره دست ترین معماران نسل گذشته فنلاند بوده است . «سنک» که در خزان ۱۹۴۸ در هلسینکی به دیدارش موفق آمدم با آن که در آن زمان متجاوز از هشتاد سال است ، خود چون تخته سنگی استوار بود؛ کلیساهایی که وی در دهه اول قرن حاضر در فنلاند ساخته است از بهترین نمونه های «هنرنو» هستند . صراحت ساختمانی این کلیساها و ترتیبی که از سنگ و بتن استفاده گشته و به فضا شکل داده شده هنوز هر ناظر عصر ما را به خود مجذوب می کند .
بنایی که «جی . س. سیرن » به سبک کلاسیک سوئدی برای پارلمان فنلاند در فلسینکی در حدود سال ۱۹۳۰ ساخته است اگر چه ، چنانکه اشاره شد ، از کارهای سوئدی متأثر است اما مانند آنها تزئینات بیش از اندازه ندارد که پس از مدتی از دیده بیفتد.
نخستین بناهایی که «آلتو» ساخت
از هنگامی که آلوار آلتو کار را آغاز کرد ، فنلاند تا سال ها دچار عدم آرامش سیاسی بود . نخست موضوع استقلال فنلاند پیش آمد که پس از آن این کشور مدتی کوتاه از آزادی برخوردار بود و سپس دو جنگ پی در پی بازآرامش این کشور را برهم زد .
هر یک از این دو جنگل کافی بود هستی فنلاند را برای همیشه از میان ببرد . پس از این دو جنگ خزانه فنلاند تهی شد و برای مرمت کارخانه های تولیدی که در جنگ آسیب دیده بودند بودجه ای ناچیز در اختیار بود. خانه سازی به حداقل تقلیل یافت و اعتباری برای ساختن بناهای عمومی ، موزه ها و ساختمان هایی از این قبیل که نشان شکفتگی اقتصادی هر کشور است وجود نداشت . از همین رو درکارهای نخستین «آلتو» بناهای بزرگ و عمومی وجود ندارد. آسایشگاه «پای میئو» ، کارخانه «سونیلا» و خانه اشرافی «مای رآ » هر سه در فاصله کوتاه بین استقلال فنلاند و دو جنگ پیاپی برای حفظ این استقلال بنا گشتند.
بین سالای ۱۹۲۸ و ۱۹۳۰ ، آلتو بنایی برای روزنامه معروف فنلاند «تورون سانمات» ساخت که شهرت وی را از مرزهای فنلاند فراتر برد. در این بنا بخوبی می توان پیوند روشهای فنی مغرب زمین را با هنری که خصوصیات فنلاند را دارد مشاهده کرد . عواملی که نشان دهنده این پیوند هستند عبارتند از اسکلت بتن مسلح ، ردیف پنجره ها که کشیده اند (طولشان در جهت افقی است ) ، تراس که دربام بنا ساخته شده است و بخصوص سقف قارچ مانند زیر زمین هایی بزرگ که چاپخانه روزنامه در آنها واقع شده است . نورطبیعی از سقف به داخل این زیر زمین ها می تابد و ستون ها اریبی شکل هستند که سرستون قارچ مانند آنها تنها از یک جانب از حد ستون پیشتر می آید.
درعصر «رکوکو» کندوکاری چوب به ظرافت و استادی بسیار صورت می گرفت. از این رو ابعاد پایه ها ، قاب ها و یا دسته های میز و صندلی به حداقل ممکن رسید و موجب شد این عوامل به زیبایی تمام شکل یابند. امروز علم شیمی امکانات تازه بسیار در اختیار ما گذاشته است.
«آلتو» معماری چیره دست
اگر کارهای «آلتو » را یک جا بررسی کنیم و اگر اهمیت مقام وی را در میان پیشروان نهضت جدید معماری بسنجیم به این نتیجه خواهیم رسید که «آلتو» اگرچه در کشوری نسبتاً دورافتاده مانند فنلاند آغاز کارکرد اما در اندک زمان به صف پیش آهنگان معماری معاصر پیوست .
«آلتو» مانند « لوکربوزیه » همواره در ساختمان ها فضای داخل و خارج را با یکدیگر در می آمیزد و برای ایجاد چنین وحدتی اغلب فضای داخل بنا را با یک طاقی «غلافی » می پوشاند تا حجم بنا از خارج آن بهتر به دیده آید ؛ پدیده ای که بخصوص در عصر ما توجه معماران است .
دیوارهای موجی شکل :
در طرح های «آلتو» احجام مکعب مانند و زوایای قائم به ندرت دیده می شود. وی از جمله معمارانی است که به ثبات ، سطوح و احجام موجی شکل را به کارهای خود راه داده اند و براثر توجه آنان این نوع فرم در معماری منزلت یافته امکانات آن بر معماران دیگر آشکار گشته است . تطور طرح های «آلتو» در استفاده از سطوح و احجام موجی شکل به ترتیب ذیل خلاصه می شود :
نخست سقف چوبی تالار سخنرانی در کتابخانه «ویپوری » با جرأتی شگفت آور ، موجی شکل ساخته شد. سپس در ساختمان نمایشگاه فنلاند در پاریس به سال ۱۹۳۷ ، دیوار اصلی به شکل موج هایی نیم دایره بنا گشت که پوشش چوبی آن تأثیر موجی آن را بیشتر کرد ـ هر قسمت از این دیوار از قسمت پایین خود پیش تر می آمد و تمام دیوار با زاویه ای تند به جانب درون نمایشگاه تمایل می یافت ـ در نمایشگاه فنلاند در نیویورک به سال ۱۹۳۹ طرح کلی نمایشگاه پاریس تکرار شد . با این تفاوت که موج های دیوارها ملایم تر گشتند .
به سال ۱۹۴۷ تمام نمای ساختمان مسکونی دانشجویان در دانشگاه فنی ماساچوست موجی شکل ساخته شد و نظیر همین دیوارهای خارجی موجی شکل به سال ۱۹۵۸ در آپارتمان های مسکونی در «برمن » آلمان تکرار گشتند.
غیر از این ساختمان ها در بناهای خصوصی کوچکتر مانند خانه «مای رآ» و بناهای عمومی مانند ساختمان اداره بازنشستگی فنلاند در هلسینکی و ساختمان اپرای «اسن» آلمان (که در عظمت نزدیک ترین کار «آلتو» به پروژه اجرا نشده وی برای مرکز فرهنیگ وین است ) و در ساختمان شورای شهر در «سینه یکی » حجم های منحنی وار به صورتی ملایم تر جلوه گر می شود.
رابطه بین سطوح افقی :
ایجاد رابطه بین سطوح افقی و یا ساختن بناها برا ارتفاعات مختلف یکی از عواملی است در معماری که دیر زمانی است به دست فراموشی سپرده شده . این نکته را از طرح های بسیاری از معماران که در مسابقات معماری شرکت می جویند می توان دریافت . استفاده از سطوح مختلف موجب تنوع می شود و بر تأثیر هنری ساختمان می افزاید ؛ اما بسیاری از معماران از آن غافل می مانند.
بر عکس «آلتو» در ایجاد رابطه بین سطوح افقی نیز استاد است ؛ فی المثل وی فضای تالار مطالعه کتابخانه «ویپوری » (۳۴-۱۹۲۷) را وسعت بیشتر داد تا رابطه سطوح افقی که با سقف موجی شکل آن ایجاد می شود بهتر به دیده آید . سقف کتابخانه مرکز فرهنگی «ولفوبورگ» آلمان (۶۲-۱۹۵۹) نیز به همین صورت موجی شکل ساخته شده و رابطه سطوح افقی در آن به تأثیر بیشتر به دیده می آید .
شهرسازی :
«آلتو» از آغاز کار توجه خاص به شهرسازی داشت.از پروژه او برای شهری نمونه ۱۹۴۰ (تصویر ۴۰۱) گرفته تا مرکز اجتماعی شهر کوچک «سینه یکی » (تصاویر ۴۱۱ و ۴۱۲) در همه کارهای وی این توجه به دیده می آید . در مرکز فرهنگی و اجتماعی هلسینکی نیز که ساختمان هایش به تنوع و تحرک در پارکی به نظم آمده اند و با پستی و بلندی زمین و جاده ها ترکیبی کامل می سازند همین هشیاری وی در درک روابط قسمت های مختلف یک شهر جلوه گر می شود.
«آلتو» از جمله معمارانی است که می توانند از پیشرفت های صنعتی که محدود به کشوری خاص نیست استفاده کنند و آن را با لطف و رنگ محلی در آمیزند . در کار همه هنرمندانی که شرایط عصر ما را به خوبی درک کرده اند بین مقتضیات محلی و امکانات جهانی تباینی وجود ندارد.
درباره «هنر آرپ » که میان کارهای او و «آلتو» قرابتی هست گفته اند که هرگز حتی برای لحظه ای دلباخته مد روز نشده است بلکه کارهایش همه براساس قوانین جاوید طبیعت و بشریت است . درباره کارهای «آلتو» نیز جز این نمی توان گفت.
کارهای معماری آلتو :
کلوپ کارگران : (۱۹۲۴-۱۹۲۵) در جیواسکیل ، فنلاند :
او در آثارش به الهام بخشی اثر توجه می کند ، اولین ساختمان دولتی آلتو ، کلوپ کارگران و تئاتر در جیواسکیلا بود .
در این اثر ردپای فرهنگ کهن در میان کلوپ کارگران مشخص می باشد .
اومشغول ساخت بنایی در کنج سایت شد ، پلان این اثر با بخش هایی مثل کلوپ ، کافه و رستوران در طبقه اول و تالار تئاتر در روی طبقه اول با نمایی با چند قاب پنجره بزرگ ، در این اثر از بالکن به عنون عنصری تزئینی و عاملی بر ترکیب بندی نامتقارن بناست . ستونهای این کلوپ به سبک دوریک ، ورودی اصلی بنا بر دیواری منحنی شکل قرار گرفته است . نقاشی های دیواز به سبک آلبرتی در دوره رنسانس برمی گردد . مقیاس او در این طراحی انسان بوده و بس .
کتابخانه شهری (۱۹۲۷-۱۹۳۵) در ویبوری ، روسیه:
در طراحی این کتابخانه ابتدا آلتو سعی کرد از سبک نئوکلاسیک استفاده کند ، و کتابخانه ای مشابه با اثر کتابخانه شهری اسپلند در استکهلم نمایش دهد ، سپس به دلیل بحران اقتصادی ساخت و ساز آن را به تأخیر انداخت .
ساختمان فعلی کتابخانه شامل دو بلوک متصل بهم است . در یک طرف کتابخانه و در طرف دیگر تالار کنفرانس واقع است ونمای این بناها پوشیده از گچ سفید می باشد . ساختمان شامل سه ورودی است که ورودی اصلی در سمت شمالی آن است . نمای اصلی کار در قسمت وسط با پلکانی تمام شیشه ای به طبقه بالا می پیوندد .
آلتو عاشق نورپردازی ۵۷ مرگیر سقفی در تالار با قطر ۱/۸ متر ایجاد کرد.
«آلوار آلتو» مانند « لوکربوزیه» از معماران نادری است که در عصر ما کوشیده است مسئله طاقی زدن را با امکانات خاص عصر حاضر حل کند. در تالار سخنرانی کتابخانه «ویپوری » سقف موجی شکل آن که نمودار این کوشش موفقیت آمیز «آلتو» است مانند خطوط مارپیچی نقاشی های «میرو» ودر فضا پیچ و تاب می خورد.
آسایشگاه معلولین (۱۹۲۸ تا ۱۹۳۳) پامید – فنلاند :
بعداز جنگ جهانی دوم فنلاند نیز درگیر مبارزه با بیماری سل بود ، آلتو در طراحی آسایشگاه مسلولین برنده شد . پنجره های طرح او به فرم L شکل ، و در کل داری سه بخش بیماران ، اجتماعی و اداری بود . طبقه مخصوص بیماران در ضلع جنوبی به سمت نور و بقیه به فرم قطری به آن متصل بودند . در طراحی این مکان آلتو در همه جزئیات کوچک حتی سرویس های بهداشتی بیماران کوتاهی نکرده است .
رنگها کارکردگرایی خالی و سفید بیمارستان را زنده م یسازند . قسمت اتاق بیماران روشن و در بیرون نرده ها و سایبان ها به رنگ نارنجی بود و پلکان ها به رنگ زرد در نظر گرفته شدند.
مؤسسه آرتک : (۱۹۳۵)
آلتو در اوایل دهه ۱۹۲۰ شروع به طراحی میز و اشیاء کلاسیک نمود ، بعد از آشنایی با یک کابینت ساز به نام اتوکرهنن به طراحی مبلمان های جدید پرداخت ، ساخت مبلمان لوله ای استیل سبک بوهاوس را طی مسافرت به اروپا فرا گرفت .
هدف اصلی او طراحی هندسی آرام و زیبا و راحت برای آسایشگاه پامیو ، بود . در سال ۱۹۵۴ نیمکت مبلی جدید به نام پایه × تنوع شکل بادبزن از مدلهای اولیه تولید شد .
ساختمان مسکونی و اتاق کار (۱۹۳۵- ۱۹۳۶) : در ریهیتی ، هلسینکی ، فنلاند:
خانه های کارکردگرا در مراحل خانه ریهیتی در شروع دهه ۱۹۳۰ شامل خانه ” سینیور کنسلتانت” (Senior consultant) در پامیو و ویلای تامکن (Tammekann) در استونی (Estonia) بود .
آلتو یک ایده آلیست بود و همیشه بر اهمیت ایجاد شرایط زندگی بهتر برای هر کسی تأکید می کرد . و ساختمان آلتو شانس زندگی در یک بهشت زمینی برای مردم است .
خانه واقع در ریهیتی ، محل خلوتی برای دفتر معماری آلتو شد ، او جناح دفتر را از آجر سفید ، و سطح و جناح مسکونی از دالهای چوبی تیره .
آلتو تأکید بر فضای داخلی و خارجی در معماری خود داشت . نمای خیابان بسته است و این امر توسط آجر بلند از از بخش نشیمن خانه کرده (فضای خیابان قرار گرفته) محافظت می کند ، گیاهان بالارونده و پله های سنگی طبیعی سادگی نما را دو چندان می کند .
یک حوض کوچک با فواره و حیاطی با شیب به سمت محوطه ورزشی یادآور باغ ژاپنی است ، که در آن جزئیات از یک کل متعادل به شکل اساسی محدود می شود .
آلتو گفت : باید بین فضای بیرون و درون خانه با یک ترکیب اصیل و متعارف ، هماهنگی و توازن برقرار شود . ااق های هم کف به طرف چشم انداز باز می شوند ، و توجه را به سمت نور و هوا معطوف می کنند .
خانه شخصی آلتو یک کارکردگرای رمانتیک نامیده می شود و او در کل خانه خود را به مثابه یک خانه رعیتی قدیمی فنلاند می پندارد که در آن مصالح بنا ساده و شکل ساختمان در کل دارای هارمونی ست . استفاده از چوب ، مس ، آجر از عناصر سبک اویند .
ظروف چیندار : ۱۹۳۶
کارها و آثار آلتو دارای مرز طراحی مشخص شده اند و حتی جزئیات ثابت مثل دسته های در ، و اشیاء دیگر طراحی می شوند .
جهان دارای طرح و شکلهای آن از همان منشأ معماری هستند ، برای مثال : یک خط آزاد و موجدار در سقف کتابخانه ویبوری ، در حوض ویلای مایرآ یا در گلدان مشهور شیشه ای او مورد استفاده قرار گرفته است
کارخانه کاغذ و فضای مسکونی (۱۹۳۶-۱۹۵۴) سانیلا – کوتکا – فنلاند .
کارخانه سانیلا (Sunila) در خلیج فنلاند قرار داشت و از آنجایی که آلتو در سال ۱۹۳۰ کارخانه ی کاغذ توپیلا (Toppila) در اولو (Oulu) در شمال فنلاند را طراحی کرده بود در این زمینه تجربه کافی داشت .
ویلای میرآ : (۱۹۳۹- ۱۹۳۸) : نورمارکیو(Noormarkku) ، فنلاند .
این بنا ویلای شخصی آلتو شامل رستوران و ساختمان دفتر در نورمارکیو در فنلاند غربی است . پلانی به فرم L شکل در دو طبقه و کشیده شده در دو باغ با چشم اندازی وسیع ، و استخری وسیع بیضی شکل بود . سقف فضای ورودی به ویلا را تنه ی درخت جوانی تحمل می کند و فضای اطراف را طی روز تاریک می کند . در داخل فضا ، فوراً توجه به سمت جنگل نگاه ها را به سمت خویش جذب می کند . آلتو هرگز ژاپن را ندیده بود اما هنگام طراحی خانه میرآ کلمر نو پوشیده بود که سفید ژاپنی به او هدیه داده بود ، و فرم معماری ژاپنی در طراحی این بنا کاملاً نمود پیدا کرده است . آلتو سرانجام از کارکردگرایی دور شد ، و به زبان منظم و رمانتیک در شکلها رسید .
آنچه که در این خانه بیش از هرچیز دیگر توجه ما را به خود می خواند نظم فضایی آن است . وقتی شخص وارد سرسرای این خانه شود دیواری موجی شکل که به ارتفاع قد آدمی ساخته شده در مقابلش قرار می گیرد و انحنای آن گویی اشاره ای است به وجود اطاق هایی که درجانب راست آن بنا گشته اند .
از این سرسرا چهار پله به طبقه اصلی این خانه راه می برند که در آن قسمت های مختلف درجهات متفاوت گسترده شده اند . در این طبقه اگر شخص نگاه خود را به طور مورب به جانب چپ معطوف دارد محوطه ای را که بخاری در آن قرار گرفته است است خواهد دید و اگر باز به طور موربت به جانب بخاری قدم بردارد به قسمتی که در آن پیانویی قرار گرفته و «اطاق » موزیک این خانه محسوب می شود ، می رسد .
در این قسمت پنجره های بسیار بزرگ و ستون هایی که قسمتی از تنه آنها نوار پیچ شده است به دیده می آیند. گفتیم «اطاق» موزیک ، امامرادمان محوطه ای است که به موزیک اختصاص یافته زیرا هیچ دیواری یا تیغه ای آن را از سالن پذیرایی بزرگ این خانه جدا نمی کند . فقط کتابخانه این خانه به چهار دیوار محصور است که بتوان در آن با فراغ خاطر مطالعه کرد .
به محض آن که شخص وارد سالن پذیرایی این خانه شود ستون های ظریفی که به فواصل غیرمساوی در امتداد پله ساخته شده اند نظرش را جلب می کند . این ستون های نازک در حالی که مانند دیواری فضای این پله کان را از بقیه تالار جدا می کنند اما چون مانند دیوار مسدود نیستند موجب می شوند که این پله جزئی از فضای تالار شود.
ذکر این نکته بی مناسب نیست که اغلب ساختن پله ها و نحوه ای که ان با بقیه قسمت های بنا ترکیب می شود می توان قدرت و استادی یک معمار را سنجید . در این خانه پله کان چوبی آن که راه به طبقه دوم می برد در حالی که جزئی از فضای سالن پذیرایی این خانه است موجودیت خود را حفظ می کند و انگاری مانند مجسمه ای از بلور به دست استادانه «آلتو» تراشیده شده است.
این فایل به صورت پاورپوینت و word قابل دانلود میباشد.
دانلود مستقیم از سایت معماری بنا: