فهرست:
۱- در آمدی بر پست مدرنیسم
اصطلاح پست مدرن دردهه ی گذشته به برچسبی هر چه رایج تر برای چیزی درباره ی پایان قرن بیستم تبدیل شده است. این اصطلاح همچنین به یک جنبش فکری معاصر یا بهتر بگوئیم به خانواده ای نه چندان خوشبخت از جنبشهای فکری اشاره دارد اما، (همانطورکه اغلب پیش می آید خانواده های نا سازگار جالب ترین خانواده ها هستند) اعضای خانواده پست مدرن نه فقط نظرات متعارضی بیان می کنند بلکه به موضوعاتی علاقه مندند که به زحمت همپوشانی دارند؛ مضوعاتی نظیر هنر، وسایل ارتباط جمعی، تاریخ، اقتصاد، سیاست، اخلاق،کیهان شناسی، الهیات، روش شناسی، ادبیات، آموزش وغیره.
بعضی ازمهمترین اعضای خانواده از قبول نام خانوادگی امتناع می کنند وبستگان دوری نیز هستند که اصلاَ خویشاوندیشان را انکار میکنند.
پست مدرنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده و متنوعی از اندیشه ها،آرا ونظریاتی است که در اواخر دهه 1960 م . سربرآورد وبعدا اندیشه های دیکانستراکشن و مکاتب فکری غرب از جمله فمینیسم و پسا ساختارگرایی و غیره جرء واژه پست مدرن فلسفی مطرح شدند.
۲- تعاریف
هابرمارس معتقد است که ، کاربرد ”پسا“ بیشتر تداوم جریانی را ثابت می کند، نه پایانش را ، همانطور که مقصود جامعه شناسان از واژه پسا صنعتی را نشان می دهد ونه پایانش را.
چارلز جنکس پست مدرن را به مثابه دوعنوانگی ، یعنی نخبه و عامه پسند و جفت شدن این متضاد ها :سازگار و شورشی و نیز کهنه و نو دانسته است. به قول او هنر پست مدرن متاثر از شبکه جهانی است وحساسیت همراه با آن ، کنایه ای وجهانی وعلنی شدن است.
لیوتار(استاد فلسفه):واژه پست مدرن در قاره آمریکا در میان جامعه شناسان و منتقدان متداول است و مشخص کننده ی وضع فرهنگی ما به دنبال دگرگونی هایی است که از پایان قرن 19 ، مقررات بازی را برای علم ، ادبیات و علوم انسانی و هنرها تغییر داده اند.اگر بخواهم اصطلاح پست مدرن را به حداکثر ساده کنم آن را به مثابه بی اعتمادی به فراروایات تعریف می کنم .
رابرت ونتوری : پست مدرنیسم این نیست که کثرت گرایی را جایگزین وحدت سبک کند،بلکه به نفع اشکالی از وحدت استدلال می کند که آن را ”کل غامض“ می نامد. یعنی ساختمان هایی که به جای کوشش بر غلبه بر تنش درونی آن را تقویت می کند.(همین رویکرد بعدها پست مدرنیسم نامیده شد.)
ایهاب حسن : پست مدرنیسم تلاشی است برای نوشتن آنچه نمی توان نوشت. دگرگونی در مدرنیسم را می توان پست مدرنیسم نامید. پست مدرنیسم می تواند پاسخی مستقیم یا غیر مستقیم ،به نا متصوری باشد که مدرنیسم در پیش گویانه ترین لحظاتش نگاهی گذرا به آن انداخت .
۳-تاریخ پست مدرنیسم
اصطلاح پست مدرن که به عنوان وجه ممیز عرصه معاصر از عرصه مدرن فهمیده میشوند؛ ضاهراَ اولین بار در سال 1917 به وسیله فیلسوف آلمانی رودلف کانویتس برای توصیف هیچ گرائی (نیهلیسم)فرهنگ غربی قرن بیستم که مضمونی وام گرفته از نیچه بود بکار رفت. این واژه مجددا در 1934 درآثار منتقد ادبی اسپانیائی فدریکو د اونیس در اشاره به واکنشی علیه مدرنیسم ادبی ظاهر شد. در 1939 این اصطلاح به دو طریق بسیار متفاوت در انگلستان بکار گرفته شد: توسط برنارد ایدینگزبل برای به رسمیت شناختن شکست مدرنیسم دنیوی و بازگشت به مذهب و توسط آرنولد توین بی مورخ برای اشاره به ظهور جامعه توده ای پس از جنگ جهانی اول که در آن طبقه کارگر اهمیتی بیش ازطبقه سرمایه دار پیدا می کند.
۴-مدرن چیست
اصطلاح مدرنیسم به شیوه ای کاملا مبهم بکار رفته است. این اصطلاح می تواند به فلسفه یا فرهنگ دوره ی مدرن،به عنوان یک کل،اطلاق شود.همچنین می تواند به یک جنبش تاریخی بسیار مشخص تر در هنر طی دوره1850تا1950اطلاق شود. این دوره شاهد تجربه های بی سابقه ای درهنر بود:در نقاشی از رئالیسم گوستاوکروبه وامپرسیونیسم کلودمونه تا اکسپرسیونیسم تجریدی جکسون پولاک؛درادبیات،کنار گذاشتن روایت عینی درویرجینیاولف وجیمزجویسو صورت مثالی دادن به موضوع در ارنست همینگوی؛در موسیقی،اصوات نامتوازن آرنولد شئونبرگ و آلئن برگ و ساخت فاقد موضوع و بی ترتیب ایگور استراوینسکی و در معماری نیز، لوکوربوزیه، لودیگ میس وندروهه و والترگرپیوس نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند.
در هر حال یکی از شیوه های در ک رابطه ی اصطلاحات مدرن و مدرنیته و مدرنیسم این است که مدرنیسم زیباشناختی را شکلی از هنر شاخص مدرنیته ی رشد یافته یا فعلیت یافته یا متاخر بدانیم،یعنی دوره ای که در آن حیات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی به معنای وسیع کلمه توسط مدرنیته دستخوش انقلاب شد.معنای این گفته به هیچ عنوان آن نیست که هنر مدرنیست به زحمت خارج از بستر جامعه ی مدرن شده اواخر قرن نوزدهم و بیستم قابل تصور است. مدرنیته ی اجتماعی خانه بهتر مدرن است حتی آنجا که این هنر علیه آن شورش می کند.
۵-فلسفه پست مدرن
۶- جدول تمایز مدرنیسم و پست مدرنیسم
۷- فلسفه پست مدرنیسم
اکثر فلاسفه به هنگام کاربرد واژه ی پست مدرنیسم جنبشی را مد نظر دارند که در دهه 1960در فرانسه پیدایش و گسترش یافت و بطور دقیق تر همراه با تحولات بعدی و وابسته اش،پساساختارگرائی نامیده می شد. آنها به خاطر دارند که این جنبش امکان شناخت عینی از جهان واقعی،معنای ”واحد ” (منفرد یا اولیه ی) کلمات یا متون، وحدت خود بشری ضرورت تمایز میان پژوهش عقلی و عمل سیاسی میان معنای تحت اللفظی و استعاری، میان علم و هنر و حتی خود امکان حقیقت را انکار می کند.پست مدرنیسم ،حداقل بعضی از اصول، روشها یا ایده های مهم و شاخص فرهنگ جدید غرب را منسوخ و نا مشروع تلقی می کند. بدین معنا پست مدرنیسم ناظر است بر آخرین موج در نقد روشنگری، یعنی نقد اصول فرهنگی شاخص جامه ی مدرن که باز مانده ی قرن18 است، نقدی که از آن زمان به بعد همواره جریان داشته است مدرنیته در تمام طول حیاتش از خود انتقاد کرده است.
۸- اشتراک در کاربرد واژه پست مدرن
۹- ویژگی های پست مدرنیسم
۱۰- معماری پست مدرن
۱۰-۱-پست مدرنیسم از دیدگاه ونتوری
۱۰-۱-پست مدرنیسم از دیدگاه چارلز جنکس
۱۰-۳ چارلز مور
توجه :این فایل شامل ۵۸ اسلاید میباشد.
دانلود مستقیم از سایت معماری بنا:
دکمه بازگشت به بالا