اقوام پارسی از میان دره های کوههای زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی شوش آمده و در آنجا در ناحیه ای که جزو کشور های ایلامی بود مستقر گردیدند .
هخامنش موسس کشور پارسیان بود که بعد از او پسرش به چیش پیش شهر انشان ( مسجد سلیمان کنونی ) را در اختیار گرفت و ناحیه پارس را به تصرف درآوردند . پس از مرگ او حکومت بین دو پسرش «آریارمنه » پاذشاه کشور پارس و کوروش تقسیم گردید . کمبوجیه فرزند کوروش اول دو کشور نینوا و پارس را متحد ساخت ( ۵۵۹- ۶۰۰ ق. م)
و پیروزی کوروش بزرگ در سالهای ۵۳۰ – ۵۵۹ ق . م بر استیاک پادشاه ماد کشور پارس را با کشور ماد متحد ساخت .
معرفی و شناخت معماری دوره هخامنشی
خصوصیات کلی معماری دوران هخامنشی را به طور خلاصه می توان اینگونه برشمرد: استفاده از تخته سنگ های باد بر ( سنگ هایی که اطراف آن تراش خورده و میان آن با برجستگی های طبیعی نتراشیده است ) – ساختمان ها اغلب بر روی صفه های مصنوعی تکیه داده بر کوه ساخته می شده است . – پی ریزی با استفاده از قلوه سنگ ها بدون استفاده از ملات – نمونه معماری خشک و بدون ملات ، تخته سنگ ها به وسیله سرب مذاب و یا بست های فلزی به یکدیگر متصل می شدند . – مصالح بکاررفته سنگ – خشت خام و چوب ، سقف ها مسطح و چوبی ساخته می شدند .
آثار معماری هخامنشی
کوروش در پاسارگاد مجموعه ساختمان هایی همراه با کاخ ها ( بارعام – تشریفات ) و یک آرامگاه و چند آتشکده و یک باغ مصفا می سازد .
در فضای معماری کاخ ستون سازی شروع می شود . برای اولین بار در تالارها عظمت و بزرگی بنا را شاهد هستیم چرا که بیشتر کاخ ها و بنا ها ی هخامنشی با ستون ساخته شده اند . استاندارد ستونهای هخامنشی مخصوص خود است یعنی ۱۴ برابر قطر ستون را برای بلندی ستون می گرفتند . بعضی از ستون ها بیش از ۲۰ متر ارتفاع دارد . چهار فضای مشخص تقریبا در تمام مجموعه های کاخ سازی این دوره دیده می شود که این عناصر در سنت کاخ سازی دوران های بعدی تاریخ ایران نیز ادامه دار شدند : ۱- دروازه اصلی ۲- تالار پذیرایی ۳- تالار بار عام ۴ – اطاق های مسکونی .
مجموعه پاسارگاد بر روی صفه ای به طول دو کیلومتر ونیم ساخته شده است که شامل قسمت های مختلفی چون تالار بار عام آپادانا – کاخ پذیرایی – کاخ خشایار شا و آتشگاه بوده است . سبک کاخ پذیرایی پاسارگاد مانند خیمه های ایرانیان پیشین بوده که از دوطرف باز بوده است . در پاسارگاد وجود نقش برجسته مرد چهار بال هم قابل اهمیت است که بر روی یک جرز حجاری شده است تصویریک مرد بلند قد با لباس بلند ، حاشیه ردا با روزت تزیین شده ، دستها مقابل صورت برای نیایش ، صورت نیم رخ ، کلاه پوست مانند با دو شاخ بزرگ بر روی سر و در بالای شاخ ها حجاریهایی مثل نقوش مصر باستان دیده می شود . در بالای جرز کتیبه ای به خط میخی بوده است که بنابرنوشته هایش تصویر کوروش معرفی می کند در حالیکه مورخین غربی تصویر را اسکندر می دادند .
گفته می شود داستان ذوالقرنین در قرآن اشاره ای است به این نقش .
آرامگاه کوروش :
بنایی است شامل یک اتا قک با سقفی به شکل خرپشته ای که بر روی یک سکوی شش طبقه ساخته شده است . نمای کلی این بنا فرم زیگورات های بین النهرین را تداعی می کند . اختلاف ارتفاع سکوها نشان می دهد که آنها سکو هستند و پلکان نیستند . ارتفاع سردر ۳۵/۱ متر و دارای دو در سنگی می باشد . تمام ساختمان از تخته سنگ های تراشیده بزرگ از جنس آهک سفید که شبیه مرمر است .
آثار هنری هخامنشیان در شهر همدان
آثار هنری هخامنشیان در همدان می تواند گویای این باشد که این شهر نه تنها در ماد بلکه در این زمان هم پایتخت بوده است . در پای کوه الوند ، به فاصله ۵ کیلومتری باختر شهر همدان در دره عباس آباد دو کتیبه ( گنجنامه ) متعلق به داریوش و خشایارشاه می باشد که به خط میخی در زمان هخامنشیان بر روی سنگ حجاری شده است ، قرار دارد .(تصویر ۷)
در داخل شهر در یکی از میادین مجسمه شیر سنگی(تصویر ۸) که در روزگار خود جفت بوده اند پیدا شده ، این شیر که بنا به فرهنگ محلی قرب و منزلتی پیدا کرده احتمال داده می شود که از دوران ماد – هخامنشی یا اشکانی است ولی بیشتر به دوران هخامنشی نسبت داده می شود .
مقبره استرومردخای مرد بزرگ یهودی در میدان اصلی شهر در همدان است .
شوش در دوران هخامنشی
برروی ویرانه ها شوش که از ایلامیان باقی مانده بود داریوش هخامنشی دوباره شهر را بنا می کند . داریوش در یک لوحه کلی ثبت می کند که برای تزیین و ساخت کاخ هایم از هنرمندان ملل مختلف و مصالح و اشیاء گرانبهای همسایگان و از دور دست استفاده کردم . بنا به گفته ای ، آجرکاری این بنا کار هنرمندان بابلی است زیرا که دروازه ایشتار در بابل مربوط به بابل جدید و زمان بخت النصر از ویژگیهای خاصی برخوردار است و تزیینات کاخ آپادانا شوش بیشتر متاثر از نقش و نگار های بنای بابلی اما زیباتر و کاملتر است .
برروی دیواره ها گلی و خشتی ، آجرهای لعابدار همراه با نقش و نگارهای هندسی و گیاهی و حیوانات تلفیقی مثل اسفنکس ، شیردال ( بدان شیر- کله قوچ بالدار ) و همچنین از همه مهم تر سربازان جاودان هخامنشی است که با لباس های الوان و زیبا در دو نوع لباس نشان داده شده اند و به دلیل اقلیم و گرمای خاص هنر شوش بیشتر از گل و آجر و فقط ستون ها از سنگ هستند بنابر این ناپایدار مانده اند اما از نظر موقعیت نظامی یکی از مراکز مهم شوش است که در کنار بین النهرین قرار دارد .
تخت جمشید
داریوش هخامنشی بعد از ساختن کاخ شوش در نزدیک مرودشت کنونی در پای کوه رحمت ( مهر ) سنگ بنای صفه عظیم تخت جمشید را گذاشت ( تصویر ۹) بعد از او پادشاهان دیگر هخامنشی هر کدام در تکمیل بنا های این صفه بزرگ شرکت داشتند باستان شناسانی که در ایجا کار کردند اشمیت و هرتسولد بوده اند بعضی قسمت هایی که از زیر خاک بیرون آوردند بلندی سکو و فضای معماری این صفه را پدیدار کرد . در تخت جمشید کاخ هایی مثل کاخ بار عام ، کاخ آپادانا ، کاخ صد ستونی ، کاخ سه دروازه و کاخ معروف داریوش به نام تچر و یا تالار آیینه ، ودیگر کاخی است به نام هدیش مربوط است به زمان خشایارشا که وجود دارد .دروازهملل در ورودی کاخ خشایارشاه ، ( تصویر۱۰) تالار خزانه و کاخ معروف حرمسرای خشایارشا که قسمتی از آن و تالار خزانه امروز به موزه تبدیل شده است . قسمت های دیگری به نام ساخلو واطاق های دیگری برای نگهبانان .
بزرگی این صفه در حدود ۴۵۰ ×۳۰۰ متر است بلندی ستون هایش بعضا در حدود ۲۰ متر میرسد . گفته می شود که ۵۵۰ ستون در ایجا برپا بوده است در حالیکه امروزه این تعداد به ۱۴ میرسد . شاید بعضی از این ستون ها از چوب بوده است برای ایستایی و برپا ساختن این ستون ها علاوه بربست های فلزی و مذاب و ملاط ها باید به یک روش خاص به نام سیکلوپین اشاره کرد و آن ساییدن سنگ ها وصیقل انها نیز می باشد . در تمام دیواره های درون کاخ ها ، کنار پلکان ها ، وسط جرز های پهلوی درگاهها و حتی در بلندی ها ی زیر سقف کتیبه به خط میخی و حجاری های متنوعی دیده می شود .ساخت کل مجموعه تخت جمشید حدود ۱۰۰ سال طول کشیده است . (تصویر ۱۱)
در بعضی از قسمت ها هدیه آورندگان ، رژه روندگان صحنه های ستایش به طرز بسیار متناسبی به صورت نقش برجسته رو یبدنه ها حک شده است .از ویژگیهای این برجستگی ها اولا عموم حجاری ها در یک کادربندی معین و با حاشیه هایی از همدیگر جدا شده اند . در بین این حاشیه ها یا جداول نقش روزت ، شبیه به هنر آشوریان و یا یونانیان جای گرفته اند فواصل بین این تصاویر انسانی درخت سرو دیده می شود که نمادی است از درخت همیشه سبز زندگی ، اما در بعضی جاها این درخت زندگی تبدیل به پالم و یا پالمت ( نخل تزیینی ) می شود در فیگورهای تخت جمشید غم و غصه ، شادی وسرور ، خشم و غضب دیده نمی شود همه چهره ها یکنواخت است اکثرا چهره ها از نیم رخ تصویر شده اند ممکن است از کمر به بالا گردشی در بدن ایجادشده باشد اما باز سر از پهلو دیده می شود . چین وچروک در لباس های این دوره کم پیدا است آستین گشاد و لباس های بلند به راحتی و به زیبایی نشان داده شده است به گونه ای که مناسب اسب سواری و حرکت در بلندی بوده است در صفه تخت جمشید هیچگونه تصویری از زن دیده نمی شود .
در تخت جمشید از آتشگاه یا آتشکده خبری نیست شاید از تمام بنا های این دوره به عنوان یک ستایشگاه بزرگ استفاده شده باشد . در حجاری های تخت جمشید هیچگونه خطایی دیده نمی شود . هنرمندان حجار بیشتر از مادها بوده اند . تمام فیگورهابجز ۳ یا۴ مورد با ریش تصویر شده اند . کتیبه هادارای مضامینی هستند که بیشتر ستایش اهورامزداو اصل و نسب را عنوان می کند . در روی بیشتر این حجاری ها مظهر اهورایی نقش فروهر دیده می شود . در کنار تخت جمشید ( پرسپولیس ) و در سینه کوه رحمت دو آرامگاه صلیب مانند به تاثیر از هنر ماد در دل کوه حجاری شده است این حجاری ها به شکل بسیار بزرگ و یک معماری کامل در سینه کوه کنده شده اند دارای چهار بازو که شبیه به یک + ویا گردونه مهر می باشد در بازوی بالا تصویر از مظهر اهورایی ، صاحب مقبره بر روی سکویی قرار گرفته در مقابل آن آتشدان که تمام این صحنه روی تخت بزرگ پادشاهی حجاری شده است .
ملیت هایی که به عنوان ساتراپ نشین معرفی شده اند نگهدارنده تخت نیز می باشند . این دست ها را بالا گرفتند و تخت بر روی دست ها قرار گرفته در دو طرف دیواره جانبی بازوی بالای سربازان دوران هخامنشی با لباسی بسیار زیبا وکامل از سنگ حجاری شده اند در قسمت وسط این بازو یک دریچه و سرانجام اطاقی دیده می شود که در آنجا احتمالا جسد گذاشته می شده است .در کنار این دو مقبره صلیب مانند یک گودال عمیق و یا چاه دیده می شود که به احتمال زیاد منبع آب این صفه بوده است . نوع دیگری از این مقابر که می توان آن را در پاسارگاد پیدا کرد آرامگاه کوروش است . از نوع مقابر دخمه ای نیز می توان از نقش رستم نام برد . (تصویر ۱۲)
کعبه زرتشت
در مقابل مجموعه آرامگاه های دخمه ای و سنگی و نقش رستم ( داریوش – خشایار – اردشیر – داریوش دوم )کعبه زرتشت قرار داد اطاقی مکعب شکل ساخته شده از سنگ است . سقف آن صاف و مسطح ، نوشته های مختصری در اطراف این اطاقک دیده می شود در سه طرف دیواره های جانبی پنجره های بسته یا نقول مشاهده می شئد .
کتیبه بیستون : در ۳۰ کیلومتری شهر کرمانشاه در کوه بزرگ ستبر ومحکم بیستون یک اثر ماندگار با سربلندی کامل برسینه کوه از زمان هخامنشی حجاری شده است داریوش هخامنش خود همراه با دو نفر که در پشت آن قرار گرفته اند تاریخ این مملکت را در یک مقطع زمانی مشخص می کند جلوی پای داریوش یک مرد در حالت التماس و ۹ نفر اسیر به بند کشیده ، دستها از پشت بسته ، گردن ها به وسیله ریسمان به هم بسته شده می شود با توجه به ترجمه متن کتیبه این ۹ نفر یاغیان و دشمنان زمان بوده اند .
اقای راولینسون انگلیسی برای اولین بار کتیبه های بیستون را خواند وخط میخی را به سه زبان ایلامی بابلی و پارسی باستان به دنیا معرفی کرد ( همچنان که در مورد خط هیروگلیف باید نام شامپلیون برده شود ) بیستون ، بغستون بوده و بعد به به ستون و سرانجام به بیستون تبدیل می شود . بجز این اثر زیبا که در بالای آن علامت مظهر اهورایی وجود دارد در پای کوه مجسمه معروف هرکول از زمان سلوکیان جای گرفته است . در کنار این مجسمه کمی بالاتر غار شکارچیان از دوران حجر می بینیم . در جانب دیگری یک حجاری نسبتا بلند و محو شده دیده می شود از دوران اشکانی و به نام گودرز شاه
می باشد که هنوز تصویرفیزیکی آن پیدا است .
از دوران ساسانیان هم در این کوه آثار حجاری دیده می شود به خصوص در قسمتی که معروف است به فرهاد تراش.
در مقابل این کوه عظیم آثار دوره ساسانی که حفاری های آن تمام نشده است دیده می شود .
هنر ماد و هخامنشی در یک نگاه
مادی ها و پارسی ها پس از این که حکومت واحدی را تشکیل دادند ، در کشور شاهنشاهی ترکیبی از تمدن های قدیم را به وجود آوردند و بنابر این ، هنر این دوره تلفیقی است از هنرهای اقوام سکاها و اورارتو . از طرفی تاثیر هنر یونان و مصر کاملا مشهود است پادشاهان بزرگ هخامنشی کوروش بزرگ و داریوش ، از ارزش واقعی تمدن های چند هزار ساله مشرق زمین بی اطلاع نبودند و بنابراین استقلال آنها را حفظ کردند ولی این امر گاهی باعث ضعف حکومت مرکزی میشد این عدم تعادل و خصوصا ورود نیروهای جدید از مقدونیه باعث برافتادن سلسله هخامنشی شد .
هنر هخامنشی هنر پادشاهی است . نقوش برجسته فراوان که روی نمای آرامگاهها در نقش رستم و تخت جمشید و روی دیواره های پله ها و دروازه های کاخ های پاسارگاد و تخت جمشید کنده شده حاکی از جلال وبزرگی شاهنشاهان می باشد .
توسعه هنرهای رسمی محدودبه حدود طبیعی ایران نبود زیرا به وسیله سکه ها و داد و ستد ها به تمام جهان آن روز رسوخ یافته است بهترین شاهد این مدعا نقوش برجسته تخت جمشید است که نمایندگان ملل را نشان می دهد . ظاهر زینت های جواهرات و ظروف طلا ونقره و سلاح های تشریفاتی گاهی تغییر می کند ولی استخوان بندی آنها همواره ثابت است و موضوع هایی که روی آن نقش می شود غالبا از هنر رسمی تقلید شده است . با وجود اینکه هنر دوره هخامنشی از نظر اصول فنی و روش هنری از هنر های خارجی تاثیر پذیرفته است ولی اصول و سنت های قدیم هنری ایران درخشش فوق العاده ای از خود نشان داده است .
شیوه معماری پارسی : این سبک معماری مختص دوره هخامنشی است . خصوصیات آن استفاده از سنگ های بزرگ و یکپارچه – عدم استفاده از ملات – اتصال سنگ ها با سرب مذاب و بست های فلزی به یکدیگر – سقف ها چوبی و مسطح .