موزه یهودیان برزیل
دیوارهای سیاه و نا آشنا، فضاهایی که به بن بست می رسند.تاریکی هراس آور و نورکوچکی که با زاویه
ای شکسته از گوشه ای به درون می تابد….
شاید هنگامی که آدورنو به تلخی گفت دیگر پس از آشویتس شاعری ممکن نیست نیندیشید که می توان با ورز دادن فضا خود آشویتس را مبدل به شعری سیاه کرد که تاریخ را روایت می کند و در عین حال در روایت تک بعدی آن محدود نمی شود. شعری برای نشان دادن فاجعه در پس چهره مدرنیته. شعری برای روایت تازه از تاریخ.
لیبسکیند در طراحی این موزه ۳ مسیر در نظر گرفته.این مسیرها از ۳ مفهوم ویرانی، سرگردانی و وجود سر چشمه می گیرند که در زندگی یهودیان آلمان همواره موجود بود. مسیر اول و دوم هیچ کدام به فضاهای نمایشگاهی نمی رسند و مسیر سوم یا همان “وجود” به گالری ها می رسد.
مسیر ویرانی به برج هولوکاست منتهی می شود که از دیگر اجزای ساختمان جداست. کف این قسمت پر است از صورتک های چدنی که بازدید کنندگان باید از رویشان عبور کنند و با پا گذاشتن روی آنها صدایی شبیه جیغ انسان شنیده می شود. خطوط روی بنا هم نشأت گرفته از نقشه شهر برلین و نشان دهنده محله های یهودی نشین و خیابان هایی است که در آنها اتفاق یا حادثه ای مهم و تاریخی مرتبط با یهودیان روی داده است.
مسیر سرگردانی از فضاهایی تشکیل شده که پنجره هایی به روبرو دارند. این مسیر ها و پنجره ها به چیز خاصی نمی رسند و هدف آنها القای مفهوم سرگردانی به بازدیدکنندگان است.
یکی از ورودی ها از داخل ساختمان کنار موزه است. این بنا در تضاد با ساختار در هم ریخته موزه قرار می گیرد.
توسعه این موزه که همزمان با احداث موزه جویش شهر سانفرانسیسکوی ایالت کالیفرنیا انجام شد تقریباً روبه اتمام است. معمار این اثر دنیل لیبس کیند طراحی اش را بر محور دو واژه عبری نمادین پایه گذاری کرده است. در این کار استیل آبی رنگ بکار رفته است، قرار بود توسعه فیزیکی این بنا تا ماه ژانویه امسال به پایان برسد.
توجه :این فایل شامل ۵۸ اسلاید میباشد.
دانلود مستقیم از سایت معماری بنا:
دکمه بازگشت به بالا