مقدمه
شکل شهر
فرم شهرها
شهر خطی
شهر شطرنجی
محاسن شبکه شطرنجی
شعاعی(ستارهای)
حلقوی
حلقهای داخلی
محاسن سیستم حلقهای داخلی
معایب سیستم حلقهای داخلی
حلقهای خارجی
محاسن سیستم حلقهای خارجی
معایب سیستم حلقهای داخلی
حلقهای انشعابی ـ شاخهای
محاسن سیستم حلقهای انشعابی ـ شاخهای
معایب سیستم حلقهای انشعابی ـ شاخهای
تار عنکبوتی
شهرهای اقماری و موازی
فرم محوری
راه یا مسیر
دسترسی
نکاتی در مورد طراحی شبکه دسترسی
آزاد راه یا اتوبان
بزرگراه یا اتوبان شهری
خیابانهای اصلی درجه یک عبوری یا شاهراه
خیابان اصلی
خیابان جمع و پخش کننده
یابان فرعی بن باز و فرعی بن بست (محلی)
فرعی پیاده (ماشینرو
دسترسی پیاده و دوچرخه
عناصر تشکیل دهنده شبکه
فرعی اتصالدهنده مستقیم
فرعی حلقهای شکل
فرعی بنبست حلقهای شکل
فرعی بنبست دوربرگرداندار
تئوری شهر مشتمل بر محلات متحدالمرکز
(نظریه ارنست برگسE.W.Burgess ):
نظریه محوری یا قطاع شهر
(نظریه همرهیت Homer hoyt ):
نظریه هستههای متعدد یا چندهستهای
نظریه پترمن(Peter Mann):
باغشهر (ابنزرهاواردEbenezer Howard )
شهر خطی (سوریا A.Sorya ـ 1920-1882)
شهر صنعتی (تونی گارنیه: آرشیتکت تونی گارنیه 1869-1948):
نظریه واحد همسایگی یا واحد خودیار
(کلرانس ارتورپری Clarence.A.Perry)
نظریه هنری رایت (H.Wright) و کلرانس اشتاین(C.J.Stein)
مقدمه
ابتدا بحث پرسشی را مطرح میکنیم. این پرسش ممکن است بیفایده و سطحی به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگی دارد. پرسش این است:
تعریف شهر چیست؟
بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون، تعریفهایی متفاوتی از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافیدانان پدیده تمرکز اقوام و تجمع آنان را بیشتر با ملاحظه شرایط محیطی مجاور و مقتضیات زمینی که شهر در آن پا میگیرد، ارزیابی میکنند. آنها این مطالعه را بیشتر به تقسیمبندی زمینهای تحت ساخت و ساز، و زمینهای آزاد اختصاص میدهند و کمتر به جنبههای شهری آن توجه میکنند.
جامعهشناسان به روابط انسانی میان شهروندان توجه نشان میدهند.
حقوقدانان و سیاستمداران مسأله اصلی را ساختارهای اجتماعی و سیاسی و قوانین و مقرراتی ارزیابی میکنند که زندگی جمعی شهروندان را سامان میدهد.
اقتصاددانان برنامهریزی سرمایهگذاری و استفاده بهینه از استعدادهای اقتصادی جامعه را هدف مطالعه خود قرار میدهند.
همان گونه که ملاحظه میشود، همه جا سخن از دیدگاه مختلف و یک سویه است که البته همگی قابل احترامند ولی جامع نیستند. اما، شهرساز (مهندس یا معمار) تعریفی جامع از شهر بیان میکند.
شهرسازی را در یک جمعبندی میتوان به مثابه مقرراتی دانست که به جمعیتها میپردازد و از این طریق به نسبت به ساماندهی منطقی شهرها، سرزمینها، حومه آنها، ابزار تولید و ارتباط جمعی و … به منظور دستیابی به شرایط بهتر زندگی فردی و اجتماعی اقدام مینماید.
شهرسازی به عنوان یک علم، پیشینه چندانی ندارد ولی به عنوان هنری که تا کنون موفق به ارائه راه حلهایی بسیار مطلوب برای مشکلات شهری شده است بسیار قدیمی است.
در گذشته اعتقاد بر آن بود که هیپوداموس (Hypodamous) اولین کسی بوده است که قسمتهای مختلف شهر را آگاهانه در ارتباط با هم دیده و او را پدر شهرسازی میدانستند ولی اکثریت این باور را مردود دانستهاند و اعتقاد دارند که هنر شهرسازی برای اولین بار در یونان مطرح نشده است. و احتمال میدهند که هیپوداموس شخصی ناشناس در هاراپا بوده است. با توجه به روابط منظمی که بین قسمتهای مختلف شهرهای هاراپا (Harappa) دیده شده است. در این محدوده به دنبال بانیان هنر شهرسازی میگردند البته نظام شبکههای شطرنجی در کاهون (Kahun) در 2670 قبل از میلاد و سپس در تلالعمارانه (Tel-el amarna) و دیگر نقاط مطرح میگردد که با توجه به دارا نبودن معیارهای خاص در شهرسازی آنها را مورد قبول نمیدانند.
فرم شهرها:
همانگونه که قبلاًُ بیان گردید بحث شهر و شهرسازی بحث واقعیتهای طبیعی و اجتماعی و یا بحث تجمع انسانهاست ضمن اینکه شهر زمینی است که انسان بر روی آن رشد و نمو میکند و بر اساس نیازهای خود آن را تغییر میدهد و میسازد.
طراحی شهری و شهرسازی، به منظور ایجاد محیط مناسب جهت زندگی انسان و نظام دادن(واقعی ـ عملکردی) به فضای زیست او، انجام میگیرد. همچنین جهت دستیابی به استفاده بهتر از فضای زیستی به عملیاتی به منظور ایجاد فرمی مناسب با عملکرد مناسب نیاز داریم و به مناسبت همین مباحث به دو عامل ظاهری و عملکردی برمیخوریم.
رابطه انسان با محیطزیست او که فرم شهر (فضایی که فعالیتهای گوناگون شهری اعم از اقتصادی و اجتماعی و استخوانبندی شهر در آن شکل میگیرد و نمایانگر زندگی تمام شهر است) را در بر دارد. عامل ظاهری است و معیاری که متناسب با آن مطرح میگردد هنری و ذهنی است. (شهرسازی هنر است و علم است و تکنیک)
عامل شکلدهنده محیط زیست در بردارنده فعالیتهای شهری است که عامل عملکردی گفته میشود و روشی که متناسب با آن اعمال میگردد علمی و گاه هنری و ذهنی است.
فرم شهر میتواند در حس جهتیابی، راحتی، امنیت، راندمان و شکل دادن به سیمای شهر مؤثر واقع گردد.
شهر خطی:
عامل اصلی ایجاد مجتمع های خطی شکل میتواند، راهها، ارتباطات، رودها و سواحل دریاها باشد که شهر در کنار آنها بصورت خطی شکل میگیرد و توسعه مییابد.
یکی از معایب این شهرها فاصله گرفتن فضاهای شهری و نواحی مختلف از مرکز شهر است که با توجه به خطی بودن آن ایجاد تأسیسات زیربنایی و همچنین ارتباطات از نظر سرمایهگذاری (با توجه به ارائه خدمات در عمق کم) مقرون به صرفه نیست.
سازماندهی های خطی، به خاطر ویژگی طولشان معرف جهت هستند و بر حرکت، تداوم و رشد دلالت دارند. برای محدود نمودن رشد و گسترش سازماندهیهای خطی میتوان یک فرم یا یک فضای غالب را در انتهای آنها قرار داد یا وردی دقیق یا تفکیک شدهای را برای آنها تعبیه نمود و یا آنها را با فرم دیگری از بنا یا با توپوگرافی محل ترکیب کرد.
شهر شطرنجی:
این فرم که سابقهای بسیار طولانی دارد بعنوان پایه شهرهای یونانی (احتمالاًُ اولین مجتمعهای زیستی کاملاًُ شکل یافته) و شهرهای امپراطوری رم، شهرهای نو قرونوسطی، شهرهای ایدهآل رنسانس، و همچنین بخش جدید شهرهای قدیم و توسعه شهرهای استعماری اروپایی و به خصوص شهرهای امریکایی مورد توجه بوده است. در طی تاریخ شبکههای شطرنجی بعنوان عامل تعیین کننده شکل شهرهای طراحی شده مطرح شده است.
از مشکلات این طرح، از نظر ارتبابطات، وجود گروهها و چهارراهها و یا تقاطعها است که ایجاد خطر مینماید.
البته در بعضی از انواع این فرمها جدایی پیادهرو از سوارهرو که تقاطعها کاهش یافته و یا بصورتی حل شده است، مشکلات نسبت به شهرها با فرمهای دیگر کمتر است.
این نوع شهرها بصورت شطرنجی منظم و نا منظم و همچنین شطرنجی خطی شکل مطرح است.
این سیستم سیستمی است غیر مرکزی. در این سیستم تعداد زیادی گره یا نقطه تقاطع وجود دارد. کلیه نقاط توسط شبکه پوشش شده و توسعه شبکه به هر سمت و بطور نامحدود بصورت نظری امکانپذیر است. در مناطق مرکزی و یا تجاری مسیرهای فراوانی برای تردد وجود خواهد داشت، از خیابانهای مورب جهت کوتاه کردن راههای دور و سفرهای طولانی استفاده میگردد، اگرچه خیابانهای مورب باعث بوجود آمدن تقاطعهای متراکم و نامتعادلی خواهند شد. (مانند بیشتر شهرهای ایران همچون ایلام، شهرکرد و تهران)